اختصاصی چابک آنلاین؛
نظام بانکی ایران یک چهارم بانک های دنیا خدمات بانکی ارائه میدهد
تحول دیجیتال در نظام بانکی ایران به مرحله ای رسیده که دیگر نمی توان آن را در قالب پروژه های فناوری یا تغییرات سطحی در خدمات آنلاین تعریف کرد.
چابک آنلاین، مجید میرزاحیدری، مسئله امروز، بازطراحی کامل مدل کسبوکار بانک هاست، مدلی که برای دهه ها شکل متفاوتی گرفته و اکنون با ظهور بازیگران پلتفرمی، رفتارهای جدید مشتریان و تغییر ماهیت خدمات مالی، کارکرد پیشین خود را از دست داده است.
بانک ها ناچارند نقش خود را ازارائه دهنده خدمات پایه به محور اکوسیستم مالی و سرویس دهنده شبکه ای تغییر دهند.
تغییری که نیازمند تصمیم های دشوار مدیریتی، سرمایهگذاری بلندمدت و پذیرش ریسک تحول سازمانی است.
آینده صنعت بانکی به موفقیت در گذار از این امر بستگی دارد؛ گذاری که نه با فناوری آغاز میشود و نه با آن پایان میپذیرد.
برای بررسی دقیق تر این موضوع با " فرهاد اینالویی " ، عضو هیات مدیره هلدینگ فناوری بانک گردشگری به گفتگو نشستیم که با هم مرورمی کنیم.
چابک آنلاین: در بدو ورود به مصاحبه روند حرکت بانکداری الکترونیک به دیجیتال در ایران را چگونه می بینید؟
فرهاد اینالویی،عضو هیات مدیره هلدینگ فناوری بانک گردشگری: قبل از اینکه وارد بحث اصلی شویم، باید ببینیم چرا ما ازبانکداری الکترونیک باید به سمت بانکداری دیجیتال برویم و چه مزایایی در بانکداری دیجیتال وجود دارد که در بانکداری الکترونیک نیست.
یک مرور سریع بر نسل های مختلف بانکداری داشته باشیم.
درنسل اول، بانکداری شعبه ای بود،یعنی افراد به شعبه مراجعه و سپردهگذاری میکردند و هر زمان نیاز به وجه داشتند به شعبه مراجعه میکردند و وجوه مورد نیاز خود را دریافت میکردند.
در این مدل، محدودیت زمان و مکان وجود داشت و شعبه در محل های خاصی مستقر بود و ساعت کاری مشخصی داشت.
درنسل دوم، دستگاهی به نام خودپرداز اضافه شد که بزرگ ترین مزیت آن حل محدودیت زمانی بود.
یعنی ما در تمام ساعات شبانه روز، می توانستیم پشت دستگاه رفته و خدمات بانکی دریافت کنیم.
البته خدمات محدود بودند و محدودیت خودپرداز نیز وجود داشت و تعداد افرادی که می توانستند از آن سرویس بگیرند نفر به نفر بود و همه در صف می ایستادند و به نوبت سرویس دریافت میکردند.
نسل سوم بانکداری الکترونیک آمد و محدودیت زمان و مکان را برداشت و هزاران نفر بهصورت شبانه روز در هفت روز هفته میتوانستند از خدمات بانکی استفاده کنند.
حالا سؤال این است که بانکداری دیجیتال، که نسل چهارم است، چه مزیت خاصی دارد؟
نکته اصلی آن این است که یک بازیگر جدید به نام فین تک به این عرصه اضافه شده است.
چرا فینتک ها اضافه شدند؟ چندین دلیل دارد.
شاید مهمترین دلیل این باشد که آنها سرویس ها را برای گروه های خاص شخصی سازی می کنند.
بانکها تولید انبوه ( mass production) هستند، یعنی خدمات آنها برای عموم مشابه است.
بانک یک محصول تولید میکند و همه مشتریان از آن استفاده میکنند ، اما فین تک ها به دنبال این هستند که با توجه به اطلاعاتی که از مشتریان دارند، سرویس را برای مشتریان خاص خود شخصی سازی کنند.
مثلاً فین تکی وجود دارد که مخصوص خانم ها است، یعنی خدمات مالی برای خانم ها یا خدمات مالی برای دانشجویان یا خدمات مالی برای دانشجویان دکترا و یا خدمات خاص برای صنف مثلا پارچه.
پس اصلی ترین موضوع، بحث شخصی سازی است که این موضوع از عهده بانک برنمی آمد.
بانک ها حداکثر در سال دو یا سه محصول می توانند تولید کنند، در صورتی که به همکاری فین تک ها این پتانسیل را دارند که محصولات مختلفی ایجاد کنند.
مشارکت بین فین تک و بانک یک ارزش افزوده ایجاد میکند که بزرگ ترین ارزش افزوده آن همین بحث مشارکت است یعنی شخصی سازی سرویس برای گروه های خاص که هم بانک از آن نفع می برد و هم فین تک.
چابک آنلاین: روند بانکداری دیجیتال در ایران چگونه است؟
فرهاد اینالویی،عضو هیات مدیره هلدینگ فناوری بانک گردشگری: قبل از اینکه توضیح دهم بانکداری دیجیتال از نظر ساختار چگونه است، دو تا سه نکته وجود دارد که خوب است به آنها توجه کنیم.
ما یک بحث کلان تر از بانکداری دیجیتال داریم تحت عنوان اقتصاد دیجیتال.
دراقتصاد دیجیتال، اصلیترین موضوع این است که همه چیز به شکل سرویس است.
یک بحث زیرساخت داریم به نام infrastructure as a service که علاوه بر توان های پردازشی و ذخیره سازی، شامل تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری کامپیوتری و همچنین قواعد و قوانین نیز می شود.
زیرساخت داده ای نیز وجود دارد که داده های کلان مشتریان جمع آوری میشود،بنابراین زیرساخت داده ای در یک اقتصاد دیجیتال به صورت کلان دیتا یا بیگ دیتا است که این ها نکات مهمی در بحث اقتصاد دیجیتال هستند.
فرایندها در اقتصاد دیجیتال سادهسازی شده اند.
یک شعاری که فعالان حوزه دیجیتال وتحول دیجیتال دارند این است که اول سادهسازی کنید، بعد دیجیتالی شوید.
روی زیرساخت، لایه بالاتری وجود دارد که در اقتصاد دیجیتال به آن اقتصاد گیگ گفته میشود،یعنی جایی که سرویس دهنده و سرویسگیرنده به هم متصل می شوند و معادل آن در بانکداری دیجیتال پلتفرم ها هستند.
در بانکداری دیجیتال و کسب وکارهای دیجیتال، ما پلتفرمها را داریم.
پلتفرم جایی است که سرویس دهنده و سرویسگیرنده به هم وصل میشوند.
پلتفرم های بانکی جایی هستند که سرویسدهنده های بانکی و سرویسگیرنده های بانکی را می توانیم به هم وصل کنیم.
اصل موضوع پلتفرم این است که بانک به جای اینکه محصول تولید کند، سرویس تولید میکند و این سرویسها را از طریق API در اختیار لایه بالاتر قرار میدهد.
در اقتصاد دیجیتال، لایه بالای پلتفرم را sharing economy می نامیم یعنی جایی که اقتصاد اشتراکی مفهوم پیدا میکند.
اقتصاد اشتراکی یعنی چه؟ مثال آن اسنپ است.
ما در اسنپ چندین میلیون راننده داریم اما اسنپ چند خودرو دارد؟ هیچ.
اسنپ اصلاً خودرو ندارد.
sharing economy یا کسب وکار دیجیتال یعنی منابع توسط ذی نفعان مختلف به اشتراک گذاشته می شود.
یا جاباما چند هتل در اختیار دارد؟ پاسخ صفر است.
در بانکداری دیجیتال نیز همینگونه است، فین تک منابع خود را با بانک به اشتراک میگذارد و این منابع می تواند استفاده شود و یک کسب وکار جدید شکل گیرد.
بنابراین ما سه لایه در بانکداری دیجیتال داریم: لایه infrastructure as a service، پلتفرم یا platform as a service و لایه بیزینس که می تواند بهصورت API در اختیار فین تکها قرار گیرد و آنها محیط کسب وکارهای خود را توسعه دهند.
چابک آنلاین:با توجه به این موارد ،آیا همه بانک ها باید دیجیتالی شوند و اگر دیجیتالی نشوند چه مشکلی برای آنها پیش می آید؟
فرهاداینالویی،عضوهیات مدیره هلدینگ فناوری بانک گردشگری: پاسخ من مثبت است چون اگر بانکی به سمت دیجیتالی شدن نرود، به زودی سهم خود را به فین تک ها خواهد باخت و فین تک ها راحت تر از بانک، با فرایندهای ساده تر و هزینه های کمتر، سهم بازار را از بانک ها خواهند گرفت،پس بهترین موضوع، مشارکت بین بانک و فین تک است.
حالا اگر بانکی بخواهد دیجیتالی شود و پروسه تحول دیجیتال را شروع کند، از کجا باید آغاز کند؟
ابتدا باید ببینیم چه مشکلاتی در مسیر وجود دارند.
فرض کنید امروز در یک بانک در ایران پروژه تحول دیجیتال آغاز شده و ما باید فکر کنیم که در داخل بانک کدام واحد متولی این موضوع است؟
نمونه های موفق در دنیا نشان می دهد که هیئت مدیره و شخص مدیرعامل باید پایبند این موضوع باشند و آن را هدایت کنند.
در سیستم بانکی ایران، فقط مدیرعامل است که این توان و قدرت را دارد که پروسه تحول دیجیتال را پیش ببرد که این نکته بسیار مهمی است.
نکته دوم این است که پروژه های تحول دیجیتال در یک سیستم مانند بانک، در بهترین حالت زمان بر هستند و ممکن است 6 تا 7 سال طول بکشند.
ازآنجایی که عمر مدیریت در ایران کوتاه است، مدیران تمایل ندارند یا پس از مدتی دلسرد میشوند یا بهصورت نمایشی اعلام میکنند که ما دیجیتالی شده ایم و دو تا سه فرایند کوچک را رونمایی میکنند و آن را پروژه تحول دیجیتال می نامند و میگویند بانک دیجیتال شده ایم.
موضوع مهم دیگر این است که بانک ها گرفتار کارهای اجرایی هستند و همه واحدهای بانک درگیر امور جاری اند.
ازطرفی تحول دیجیتال یک کار ساختارشکن است،بنابراین کار کمی پیچیده می شود.
شایدگفته شود چون نام دیجیتال آمده، واحد فناوری باید مجری آن باشد، اما همان طورکه توضیح دادم، مفهوم دیجیتال در اینجا آمادهسازی بانک برای ارائه خدمات به کسب وکارهای دیجیتال است؛ بنابراین این واژه بیشتر به کسب وکارهای دیجیتال توجه دارد تا به آی تی.
یک مشکل دیگر در بانک ها بحث فرایندها است، دست زدن به کوچکترین فرایند در داخل بانک باعث مشکلات اساسی می شود و هیچ واحدی در حال حاضر زیر بار این تغییر و تحول نمی رود.
کافی است یک فرآیند با آنچه رگولاتور بانکی، یعنی بانک مرکزی، تعیین کرده تضاد داشته باشد در این صورت واحدها زیر بار آن نمی روند.
مشکل دیگری نیز وجود دارد که آن بحث فرهنگی است.
مقاومت سازمانی آنها درمقابل تغییرات ساختارشکن باعث می شود اینگونه پروژه ها با مقاومت مواجه شوند.
اصولاً این ذهنیت در سیستم بانکداری وجود دارد که دیجیتالی شدن باعث کاهش شعب و کاهش نیروی انسانی می شود، در حالی که اصلاً اینگونه نیست و در واقع دیجیتالی شدن نه باعث کاهش شعب می شود و نه باعث کاهش نیروی انسانی در بانکها خواهد شد.
چابک آنلاین: با این روندی که اشاره کردید، چه باید کرد؟
فرهاداینالویی،عضوهیات مدیره هلدینگ فناوری بانک گردشگری:تجربه های ما در ایران نشان می دهد که یک راه مناسب برای این کار، ایجاد یک بانک دیجیتال کوچک در بیرون است،یعنی یک هلدینگ یا یک شرکت ایجاد کنیم.
ضمن اینکه بانک ها اکنون به این نتیجه رسیده اند و این کار را انجام می دهند یعنی این موضوع را به هلدینگ های فناوری اطلاعات بانک ها محول کنند، آنها یک بخشی از کار را برمی دارند و شروع میکنند آن را دیجیتالی کردن.
یعنی زیرساخت را آماده میکنند، زیرساخت ابری را مهیا میکنند، فرآیندهای مربوط به آن حوزه را ساده سازی میکنند، پلتفرمها را می سازند و با فین تک ها ارتباط برقرار میکنند.
مثلاً خدمات شعبه را برمیدارند. یا در یک بانک، از بانکداری الکترونیک شروع کرده اند و خدمات بانکداری الکترونیکی را بهصورت سرویس ارائه کرده اند.
بعضی از بانک ها به این سمت رفته اند که اعتبارات خود را به یک بانک دیجیتال منتقل کنند و ابتدا آن را دیجیتالی کنند.
در نهایت، باید یک بانک دیجیتال کوچک ساخته شود و به تدریج فرآیندها ساده سازی شود و به این بانک دیجیتال منتقل شود.
بعد از اینکه همه این ها منتقل شد، عملاً این دو بانک در هم ادغام می شوند و بانک کوچک، بانک بزرگ خواهد شد و همه بانک را پوشش خواهد داد.
چابک آنلاین: در فرایند این بانک کوچک چه کاری انجام می شود؟
فرهاداینالویی،عضوهیات مدیره هلدینگ فناوری بانک گردشگری: فرآیندها ساده می شود و به صورت API در پلتفرم قرار میگیرد و دسترسی این پلتفرم ها برای فین تک ها باز می شود.
حال اینکه چه استانداردهایی در این زمینه وجود دارد، استانداردهایی مانند PSD2 و GDPR وجود دارند که اتحادیه اروپا روی این موضوع کار کرده است، بهخصوص در حوزه بانکداری باز که اهمیت زیادی دارد.
بانکداری باز نیز بخشی از بانکداری دیجیتال است.
ما باید APIها را آماده کنیم و در اختیار قرار دهیم تا فین تک بتواند از آن استفاده کند و ارزش افزوده ایجاد کند.
چابک آنلاین: به جریان فین تک ها اشاره کردید،آیا فین تک ها بایدخدمات بانکی رادر اپلیکیشن موبایلی خود قراردهد، مثلاً کارت را بگیرد و بهجای انجام خدمات در موبایل بانک، آن را در اپلیکیشن خودش انجام دهد؟
فرهاداینالویی،عضوهیات مدیره هلدینگ فناوری بانک گردشگری:نه، اصلاً اینگونه نیست.
فین تک باید با سرویس ها و APIهایی که بانک در اختیارش قرار می دهد و آنچه خودش دارد، یک محصول جدید برای مشتریان خاص خود بسازد.
اگر بخواهد سرویس های بانک را عیناً در اپلیکیشن خود قرار دهد، در نهایت مشارکت بین بانک و فین تک شکننده خواهد شد و از بین خواهد رفت.
فین تک باید ارزش افزوده ایجاد کند مثلاً برای خانم های شهر تهران سرویس خاصی ارائه دهد.
بانک برای خانم های شهر تهران سرویس خاصی ندارد، اما فین تک خدمات مالی را با خدمات دیگری که در آن حوزه تخصص دارد ترکیب میکند و محصولات جدیدی ارائه می دهد.
این ارزش افزوده برای هر دو طرف مناسب است و فین تک توانسته به پشتوانه بانک خدمات مالی ارائه دهد و بانک نیز توانسته خدمات و سرویسهای خود را افزایش دهد و مشتریان جدیدی جذب کند.
مشارکت بین فین تک و بانک مزایا و معایبی دارد، مزایا کاملاً مشخص است، فین تک می تواند از منابع و خدمات بانک استفاده کند و بانک نیز مطمئن است که مشتریان جدید جذب کرده و خدمات شخصی سازیشده را ارائه داده است.
آن لایه اطلاعات مشتریانی که به دست می آید یک ارزش افزوده دارد و منافع آن باید بین تمامی ذی نفعان شامل بانک، فین تک و مشتریان تقسیم شود.
چابک آنلاین: حال یک نکته کلیدی مطرح می شود و آن اینکه ساختار یک بانک دیجیتال چگونه است؟
فرهاداینالویی،عضوهیات مدیره هلدینگ فناوری بانک گردشگری:ما اصطلاحی داریم که میگوییم ساختار بانک دیجیتال باید FLAT باشد، اما این Flat بودن درست درک نشده است. یعنی این نیست که یک مدیرعامل داشته باشیم و هزار کارمند زیرمجموعه.
Flat بودن در یک سازمان دیجیتال، مانند بانک در پروژه تحول دیجیتال، به سرویس وابسته است.
مثلاً یک بانک ۱۰۰ سرویس دارد مانند افتتاح حساب، انتقال وجه و احراز هویت.
باید تعداد افراد محدودی روی هر سرویس فعالیت کنند مثلاً یک فرد فنی، یک فرد روابط عمومی، یک فرد امنیتی و یک فرد کسب وکاری.
اولاً در فضای دیجیتال آپدیت بسیار زیاد است و نمی توان مشتریان و فین تک ها را منتظر نگه داشت.
درساختار فعلی بانک ها، اگر بدون فین تک بخواهند یک آپدیت ارائه دهند، سالی دو یا سه بار بیشتر امکان پذیر نیست.
ساختار سلسله مراتبی بانک باعث طولانی شدن فرآیند تصمیمگیری می شود.
اما در ساختار بانکداری دیجیتال، همان سه یا چهار نفر باید تصمیم بگیرند که آپدیت انجام شود یا خیر.
بنابراین، وقتی بانک ۱۰۰ سرویس دارد، با حدود ۱۰۰ نفر که بسیاری از آن ها می توانند در سرویس های مختلف مشترک باشند، میتواند همه سرویس های خود را پشتیبانی کند و همیشه مطمئن باشد که نیازهای فین تک ها و مشتریان را پوشش می دهد.
مسئله مهم دیگر در حوزه تحول دیجیتال بانکی این است که بانک ها سازمان های ریسک گریز هستند.
اگر قاعده و قانون مشخصی وجود نداشته باشد و مسئولیتها برعهده بانک گذاشته شود، مثلاً اگر در یک اپلیکیشن فین تک تخلفی انجام شود، رگولاتور فعلی مسئولیت را به گردن بانک می اندازد.
بنابراین بانک نگران است که با چه فین تکی همکاری کند و چون ریسکگریز است، یا به فینتک سرویس نمی دهد و خودش آن را ایجاد میکند که اشتباه است، یا فین تک را می خرد که آن هم اشتباه است.
امادر این بین راهکار ساده است، استانداردی وجود دارد و میگوید هرکسی نمی تواند ادعا کند که خدمات مالی ارائه میدهد. کسانی که قصد ارائه خدمات مالی دارند باید احراز صلاحیت شوند.
مثلاً در ایران بگویند ۱۰۰ فینتک میتوانند خدمات مالی دهند در این صورت بانک ها راحت تر می توانند با آن ها همکاری کنند.
استاندارد PSD2 علاوه بر ضرورت احراز صلاحیت، میگوید بانک ها نمیتوانند به یک فین تک سرویس بدهند و به دیگری ندهند.
برای ایجاد رقابت، باید سرویس ها در پلتفرم قرار گیرد و امکان ارائه آن ها به همه فین تک های دارای مجوز فراهم شود.
در ایران هنوز فین تک ها دسته بندی و مجوزدهی نشده اند، بنابراین بانک ها به دلخواه به یک فین تک سرویس می دهند و به دیگری نمی دهند و بهدلیل ریسکگریزی بسیار بالا، با وسواس عمل میکنند.
چابک آنلاین: ما در کجای بانکداری دیجیتال در ایران هستیم؟
فرهاداینالویی،عضوهیات مدیره هلدینگ فناوری بانک گردشگری: ما در ابتدای بانکداری دیجیتال هستیم و هنوز هیچ بانکی در ایران دیجیتال نشده است.
اما برخی از بانک ها به این سمت حرکت کرده اند، پلتفرمهای خود را ایجاد کرده اند و توانسته اند با اپلیکیشن ها ارتباط برقرار کنند و برخی خدمات بانکی ارائه دهند.
لندتک ها به وجود آمده اند و لندتک های موفقی نیز در ایران داریم که توانسته اند با بانک ها مشارکت کنند، از منابع بانکی استفاده کنند، مشتریان خاص خود را داشته باشند و رضایت مشتریان را بهخصوص در حوزه وامهای خرد جلب کنند.
لندتک ها و BNPLها نیز موفق بودهاند.
چون حوزه لندتک خیلی الان مورد توجه بوده، در واقع اصلش اینجا بوده، ولی در حوزههای دیگر هم بعضی بانکها کارهایی کردهاند که قابل توجه است.
یک نکتهای که در هر صورت خیلی باید مراقبت کنیم در بحث تحول دیجیتال در سیستم بانکی، بحث مقاومت سازمانی یا ایجاد فرهنگ تحول است.
ما در ایران حدود 20 هزار شعبه داریم، در صورتی که کشور ما حدود 12 هزار شعبه بیشتر نیاز ندارد.
چیزی حدود 250 هزار نفر هم کارمند بانکی داریم،اولین چیزی که به ذهن همه میآید این است که اگر ما بیاییم و 20 هزار تا شعبه را برسانیم به 12 هزار، تعداد زیادی از این کارمندها بیکار میشوند.
یادمان باشد که الان هم حدود 96 تا 97 درصد تراکنشهای بانکی در خارج از شعبه انجام میشود.
یعنی ما بیاییم شعبمان را کم کنیم و کارمندان را اخراج کنیم؟ نه.
با توجه به استاندارد جهانی برای کشور ما من یک مطالعات تطبیقی را بررسی کردم: برای همان 12 هزار شعبه، 500 هزار نفر کارمند لازم است،یعنی ما تقریبا شعبمان را باید نصف کنیم ولی کارمندانمان را دو برابر کنیم،پارادوکس عجیبی است.اما جواب ساده ای دارد: سیستمهای بانکی در ایران، بیشترین خدماتی که میدهند حدود 120 سرویس است که بیشترشان اتفاقاً متعلق به بانک ملی است، چون بعضی خدمات فقط در بانک ملی ارائه میشود، مثلاً برای ثبت نام حج و زیارت.
اما در دنیا حداقل 500 سرویس بانکی وجود دارد. پس تقریباً ما یک چهارم دنیا خدمات بانکی ارائه میدهیم.
اگر ما هم میتوانستیم خدماتمان را گسترش دهیم، که یکی از روشهای گسترش همین فینتکها هستند، آن وقت دیگر 500 هزار نفر کارمند نیاز بود، منتهی معلوم است که کارکرد شعبه عوض میشود.
یعنی ما دیگر خدمات بانکداری خرد، مثل دریافت و پرداخت پول، را در شعبه نخواهیم داشت، بلکه شعبه بانک خودش میتواند محل ارتباط با مشتری باشد، به جای اینکه محلی برای تبادل پول باشد.
پس برای اینکه این مقاومت فرهنگی را از بین ببریم، باید توضیح بدهیم برای همه که با دیجیتالی شدن کارمندان تعدادشان کم نمیشود، بلکه سرویسها گسترش پیدا میکنند و با گسترش سرویسها، کارمندان بیشتری نیاز خواهیم داشت.
اینگونه میتوانیم جلوی مقاومت را بگیریم. این مقاومت سازمانی خیلی مهم است، آنقدر مهم که گاهی بعضی از مدیران ارشد را از بحث دیجیتالی شدن پشیمان میکند.
چابک آنلاین: یک سؤالی که پرسیده میشود اینکه آیا بلاکچین با سیستم بانکداری دیجیتال همخونی دارد و هوش مصنوعی در سیستم بانکی چه نقشی میتواند بازی کند؟
فرهاد اینالویی،عضو هیات مدیره هلدینگ فناوری بانک گردشگری:جواب دادن به این سؤال خیلی راحت نیست.
هوش مصنوعی در سیستم بانکی ایران فقط درجایی که میتواند دادهها را تحلیل کند، میتواند کمککننده باشد. در حال حاضر و در آینده نزدیک، ما هوش مصنوعی را به عنوان ابزاری که بتواند از طریق بانک در اختیار مشتریان قرار بگیرد تا خدمات خاصی را برایشان فراهم کند، نخواهیم داشت.
اما اینکه یک ربات وجود داشته باشد که با آن چت کنند،مثل باشگاه مشتریان یا مرکز تماس، اینها شدنی است.
مثلاً اطلاعات را تحلیل کند، بگوید شما این مقدار خرید کردید،این مقدار گردش مالی داشتید؛ بله، اینها شدنی است. اما تحولی که فکر میکنیم هوش مصنوعی بیاید و اساسی در سیستم بانکی ایران رخ دهد، به زودی اتفاق نخواهد افتاد.
اما در مورد بلاکچین، اوضاع پیچیدهتر است.
اصولاً سیستمهای غیرمتمرکز با سیستمهای متمرکز ما میانهای ندارند.
بلاکچین آمده است تا واسطههای مالی را حذف کند، بلاکچین آمده تا بگوید بانک نباشد و افراد بتوانند به صورت مستقیم با هم مبادلات مالی داشته باشند.
بنابراین من فکر نمیکنم در آینده نزدیک یا حتی دور، سیستمهای غیرمتمرکز در ایران جایگزین سیستم بانکی شوند.
اما تعاملاتی میتواند بین سیستم بلاکچین یا غیرمتمرکز و به خصوص بخش رمزارزها با سیستم بانکی برقرار شود.
مثلاً فرض کنید بانکها بتوانند رمزارزها را به عنوان وثیقه وام بپذیرند.
این میتواند قابل توجه باشد؛ یعنی بتوانیم بیتکوین یا اتریوم را به بانک بدهیم و به جای آن ریال دریافت کنیم.
با توجه به آنچه در پلتفرمهای مالی بلاکچین مثل دیفای میشناسیم، میتوان از آنها الگوبرداری کرد، به گونهای که نکول در این سیستمها به صفر برسد.
یک نکته دیگر که باید به آن توجه شود، این است که پروژه تحول دیجیتال در بانک هزینه بسیار سنگینی دارد. زیرساخت ما باید زیرساخت ابری (cloud) باشد.
خود زیرساخت ابری و تبدیل اپلیکیشنها به cloud-based، پروسهای پیچیده و سخت است.
هم به لحاظ نیروی انسانی در بانکها با محدودیت مواجه هستیم و هم از نظر مالی باید تغییر و تحول اساسی ایجاد شود.
پروژه طولانی است و تیم نسبتاً بزرگی باید روی آن کار کند.
بنابراین در یک بانک کوچک هم چندین همت هزینه دیجیتالی شدن خواهد شد و بانکها باید آماده باشند که این هزینهها را برای فناوری خود انجام دهند.
البته که این هزینهها لازم است و اگر انجام نشوند، سهم بازارشان را از دست خواهند داد.
اما در مقایسه، وقتی نگاه میکنیم یک بانک برای ایجاد، بازسازی، خرید یا اجاره یک شعبه چه هزینهای میکند، این هزینهها در حوزه دیجیتال و بانکداری دیجیتال کاملاً مقرون به صرفه است.
یک بخش سخت کار، بخش نظارت است.
رگولاتور ما قواعد این حوزه را دیر به سمتش آمده است.
حالا بانکها پلتفرمهای خود را ایجاد کردهاند، با فینتکها ارتباط برقرار کردهاند و سرویسهایی به مشتریها ارائه دادهاند.
بعد رگولاتور میگوید نه، این سرویس مجاز نیست یا این کار را نکنید، یا در حوزه پرداخت و بانکداری الکترونیک سرویسها را محدود میکند. در لندتک نیز برخی محدودیتها اعمال شده است.
این اشکال ماست و به نظرم اگر بخواهیم از استاندارد استفاده کنیم که حتماً باید استفاده کنیم نمیتوانیم بگوییم بخشی از استاندارد را قبول داریم و بخشی را بومیسازی میکنیم، فقط برای اینکه رگولاتور توانایی نظارت بر سیستمهای دیجیتال ندارد و میخواهد کار را برای بانکها سخت کند.
بهترین روش این است که رگولاتور رگتکها را ایجاد کند.
رگتکها بازوهای رگولاتور هستند که میتوانند کار نظارت را به نمایندگی از رگولاتور انجام دهند.
همانطور که شاپرک نظارت بر حوزه پرداخت را انجام داده، میتوان رگولاتور در حوزه رمزارز، لندتک یا بانکداری باز ایجاد کرد تا به رگولاتور اصلی کمک کنند.
چابک آنلاین:با توجه به مواردی که پیشتر اشاره شد نقش کوربانکینگ را دراین روند چگونه ارزیابی می کنید؟
فرهاد اینالویی،عضو هیات مدیره هلدینگ فناوری بانک گردشگری:در حال حاضر چند تا core banking مطرح در کشور داریم. یکی شاید خدمات انفورماتیک باشد که core آن از قدیمالایام بوده و به بانکهای دولتی بزرگ سرویس میدهد.
دو core هم مربوط به شرکت های بخش خصوصی است که تعدادی از بانکهای خصوصی را سرویس میدهد اماواقعیت این است که این coreها قابلیت سرویسدهی به یک بانک دیجیتال را ندارند،یعنی اینها براساس میکروسرویس ساخته نشدهاند.
یکی از لازمههای ایجاد بانکداری دیجیتال این است که براساس میکروسرویس باشد.
اما این coreها اینگونه طراحی نشدهاند، بنابراین بسیار دشوار است که تغییر در core ایجاد کنیم و سرویسی را از core بیرون بکشیم و در اختیار بانک قرار دهیم تا بانک بتواند به فینتک ارائه دهد.
اینجا هم مشکلات اساسی داریم،در دنیا یک بحث دیگر هم وجود دارد، به نام coreless. یعنی میتوانیم بدون core هم بانکداری دیجیتال داشته باشیم و بسیاری از خدمات و فرایندها را در یک فضای فرایندمحور و سرویسمحور پیاده کنیم، بدون اینکه core داشته باشیم.
این موضوع بحث روز است و در دنیا پیش آمده و corelessها در حال جایگزینی coreها هستند.