اختصاصی چابکآنلاین؛
هنر رهایی از قواعد؛ گفتگو با مریم لامعی درباره کالیگرافی مدرن
کالیگرافی یا همان زیبانویسی یکی از شاخههای شگفتانگیز هنرهای تجسمی است که در سالهای اخیر با زبانی تازه و متفاوت در ایران شکوفا شده است.
چابک آنلاین، زهرا نامداری، برخلاف خوشنویسی کلاسیک که بر قواعد سختگیرانه و سنتهای دقیق استوار است، کالیگرافی مدرن مرز میان «خط» و «نقاشی» را در هم میشکند؛ جایی که حروف دیگر تنها ابزار نوشتن نیستند، بلکه به عناصر بصری، ریتم، رنگ و حرکت تبدیل میشوند.
این هنر حدود نیم قرن پیش با آثاری از هنرمندانی چون حسین زندهرودی و فرامرز پیلارام وارد فضای هنری ایران شد و از همان زمان، با فرمهای آزاد و ناخواناییهای معنادار مخاطب را درگیر کرد. در این شیوه، تماشاگر نه برای خواندن متن، بلکه برای کشف و تجربه وارد اثر میشود.
همین ویژگی باعث شده کالیگرافی بستری برای بیان خلاقیت فردی باشد؛ عرصهای که هر هنرمند میتواند جهان درونی خود را در قالب خطوط و رنگها بازتاب دهد.
در همین راستا و به بهانه برگزاری نمایشگاه گروهی «خطی میان نور» ــ مجموعهای از آثار هنرجویان مریم لامعی ــ با او گفتوگویی داشتیم تا درباره مسیر هنریاش، نگاهش به کالیگرافی مدرن و فلسفه آموزش بیشتر بدانیم.
سؤال: لطفاً ابتدا از خودتان بگویید.
مریم لامعی: من مریم لامعی هستم. مسیر هنریام را از هنرستان گرافیک آغاز کردم و سپس طراحی لباس را ادامه دادم، اما همیشه خودم را یک نقاش میدانستم؛ کسی که پیوسته در جستوجوی یادگیری است. از همان نوجوانی، شوق آموزش در وجودم شعله میکشید و به همین دلیل هیچگاه از تدریس فاصله نگرفتم.
در این مسیر، هنرهای مختلفی را تجربه کردم؛ از رزین و پتینه گرفته تا رنگ روغن، میکسمدیا، رئال و آبستره. اما نقطه عطف زندگی هنریام زمانی بود که وارد دنیای خط شدم. همیشه شیفته خوشنویسی بودم، اما چارچوبها و قوانین سختگیرانهاش برایم محدودکننده بود.
با اینکه خوشنویسی ایرانی هنری اصیل و ارزشمند است، برای من کمی کلاسیک و با قواعد سختگیرانه بود. روح من بهدنبال چیزی آزادتر و ساختارشکنتر بود؛ جایی که بتوانم خط را بکشم و از آن لذت ببرم، بدون دغدغه ی قواعد و قانون.
سؤال: از هنر کالیگرافی برای ما بگویید.
مریم لامعی: کالیگرافی در اصل همان خوشنویسی است، اما میتواند در سبکهای مختلف جلوه کند. در خوشنویسی کلاسیک، قواعدی مثل نستعلیق یا ثلث وجود دارد. اما شاخهای که من در آن فعالیت میکنم، کالیگرافی مدرن است؛ جایی که نقاشی و خط در هم تنیده میشوند و حروف به فرمی انتزاعی و آزاد بدل میشوند.
سؤال: این سبک چه جایگاهی در تاریخ هنر معاصر ایران دارد؟
مریم لامعی: حدود ۵۰ سال پیش، هنرمندانی چون حسین زندهرودی آغازگر این مسیر بودند. زندهرودی که در اصل نقاش بود، پس از سفر به اروپا ایدههای تازهای را به ایران آورد و خط را با نقاشی درآمیخت. تقریباً همزمان با مکتب سقاخانه، این جریان جای خود را در هنر ایران باز کرد.
نقاشیخط خیلی زود محبوب شد؛ چون مخاطب را به مکث و تأمل وامیداشت. جذابیتش در همان «ناخوانایی» بود؛ جایی که ذهن تماشاگر وارد بازی کشف و شهود میشد. من همیشه به دو هنرمند ؛حسین زندهرودی و فرامرز پیلارام ارادت خاصی داشته ام.چیزی که در آثارشان برایم الهامبخش است، روح ساختارشکنی و آزادی در خلق اثر است.
البته یادگیری این هنر برای من ساده نبود. شش، هفت سال پیش آموزش کالیگرافی چندان در دسترس نبود. بسیاری آموزش نمیدادند یا صرفاً روش کپیکاری را پیش میگرفتند؛ در حالی که من بهدنبال بداههنویسی و خلاقیت بودم و کسی نبود که مستقیماً ایدهگرایی و خلاقیت را به من آموزش دهد. از بعضی استادان نکات ارزشمندی یاد گرفتم، اما اصل ماجرا را خودم با تجربه، جستوجو و آزمونوخطا کشف کردم. همین هم باعث شد بیشتر به اهمیت «خلاق بودن» پی ببرم و امروز این نگاه را به هنرجویانم منتقل کنم.همین چالشها باعث شد روزی از خودم بپرسم: آیا این دشواریها دلیل انتخاب مسیر آموزشی من نیست؟
سؤال: پس همین سختیها شما را به سمت آموزش سوق داد؟
مریم لامعی:دقیقاً. زمانی بود که سبک کاریام نادیده گرفته میشد. همانجا به خودم قول دادم این هنر را به شکلی ساده، شیرین و قابلفهم آموزش بدهم تا هر کسی حتی بدون پیشزمینهای در کالیگرافی مدرن بتواند عاشقش شود.
یکی از باورهای همیشگی من این است که باید هر دانشی را با دیگران به اشتراک گذاشت. به همین دلیل هنوز هم مدام در حال یادگیری هستم. حتی به هنرجویانم میگویم: «یادگیری را فقط در هنر محدود نکنید؛ در مسیر خودشناسی هم قدم بردارید.» چون برای من خودشناسی کلید رشد شخصی و هنری بوده است.
سؤال: نمایشگاه «خطی میان نور» چگونه شکل گرفت؟
مریم لامعی: در ادامه مسیر آموزشی، تصمیم گرفتم کلاس«ایده تا اجرا» را برگزار کنم؛ جایی که هنرجویان یاد بگیرند چگونه از دل تجربههای شخصی خود دست به آفرینش هنری بزنند. تمام شرکتکنندگان این نمایشگاه هنرجویان همین دوره بودند؛ هنرمندانی که هر اثرشان داستانی یکتا داشت.
برای نمونه، یکی از هنرجویان سابقه قایقرانی داشت، اما بهدلیل آسیب جسمانی ناچار شد این مسیر را کنار بگذارد. اثر او سرشار از رنگ و حس دریا و قایق است. یا هنرجوی دیگری که کمشنواست، تابلویی خلق کرده شبیه یک چشم؛ چشمی که نهتنها میبیند، بلکه پیرامون خود را «میشنود» و درک میکند.
هر اثر در این نمایشگاه بازتابی از زندگی خالق خود بود؛ هیچکدام کپی دیگری نبود و همین ویژگی به نمایشگاه ارزش و اصالت میبخشید. این نمایشگاه فرصتی شد تا هنرجویانم با جسارت کارهایشان را در معرض دید بگذارند. دیدهشدن همیشه لذتبخش است؛ چون به هنرمند انرژی میدهد، او را رشد میدهد و جرأت ادامه مسیر را در وجودش شعلهور میکند.

سؤال: چه تعداد هنرجو در نمایشگاه شرکت داشتند؟
مریم لامعی: در این نمایشگاه حدود ۳۸ هنرجو حضور داشتند و در مجموع ۷۵ اثر به نمایش گذاشته شد. یکی از لحظات ارزشمند برای من زمانی بود که برخی هنرجویان با تردید میگفتند: «کار ما هنوز بهاندازه کافی خوب نیست.» اما وقتی تشویقشان کردم و بعد لبخند رضایت را بر چهرهشان دیدم، برایم بسیار شیرین بود.
بازخوردها هم نشان داد همین نمایشگاه برای بسیاری از هنرجویان منبعی از انگیزه و امید بوده است؛ حتی کسانی که هنوز در حال آموزش هستند، با دیدن آثار همدورهایهایشان به اعتمادبهنفس بیشتری رسیدند.
من همیشه به هنرجویانم میگویم: بخش بزرگی از خلاقیت از دل تمرین و تکرار مداوم زاده میشود. باید هرچه در ذهن داریم روی کاغذ بیاوریم تا به جایی برسیم که از خودمان بپرسیم: «حالا چه؟» و درست همان لحظه است که جرقه خلاقیت زده میشود.
سؤال: و چشمانداز شما برای آینده کالیگرافی در ایران چیست؟
مریم لامعی: بزرگترین آرزوی من این است که روزی یک مدرسه تخصصی کالیگرافی در ایران شکل بگیرد؛ جایی که هنرجویان امروز، در آینده بهعنوان استاد در آن تدریس کنند و این هنر را بهطور عمیق و حرفهای آموزش دهند. در حال حاضر گامهای کوچکی در این مسیر برداشتهام، اما امیدوارم بهزودی شاهد تحقق چنین فضایی باشم.
