اختصاصی چابک آنلاین؛
چرا «بیمه آلودگی هوا» در کشور قابل اجرا نیست؟
آلودگی هوا دوباره برگشت وسط زندگی مردم،آمار اورژانس،مرگو میر بابت آلودگی هوا، مراجعه بیماران تنفسی و همه چیز دارد یک جمله را در گوش شهر تکرار میکند، ما با بحران آلودگی هوا طرفیم.
چابک آنلاین، بهاره تاجرباشی، در چنین روزهایی طبیعی است که ذهن خیلیها سراغ این سؤال برود که چرا اصلاً یک بیمهنامه برای آلودگی هوا طراحی نمی شود؟
مردم آسیب میبینند، مگر بیمه برای همین نیست؟
سؤال، درست و ساده است، اما پاسخ، درست و ساده نیست.
دنیای بیمه فقط با احساس نیاز صرف، عمل نمیکند، با عدد و ریسک و توانگری مالی سروکار دارد و دقیقا همینجاست که ماجرا پیچیده میشود.
آلودگی هوا از همان ریشه، قابل بیمه شدن نیست.
بیمه به زبان ساده یعنی پخش ریسک.
یعنی اینکه وقتی یک خانه آتش میگیرد، شرکت بیمه یک خسارت میدهد، نه برای هزار خانه.
وقتی یک ماشین تصادف میکند، بیمهگر یک زیان را پرداخت میکند، نه برای کل خیابان.
اما آلودگی هوا؟
این ریسک، یکباره و همزمان، میلیونها نفر را درگیر میکند.
"محسن فرهادی"، رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفته است که بر اساس بررسیهای انجام شده در وزارت بهداشت، سال گذشته حدود ۱۷ میلیارد دلار خسارت از محل آلودگی هوا به کشور وارد شده که اگر با دلار ۸۲ هزار تومانی محاسبه کنیم، این میزان خسارت حدود هزار و ۳۹۴ هزار میلیارد تومان شامل تعطیلیها تا مرگ انسانها و از کار افتادگی می شود.
گزارش ها نیز نشان می دهند که فقط در سال ۱۴۰۳، بیش از ۵۸ هزار مرگ منتسب به آلودگی هوا در کشور گزارش شده که بیش از هشت هزار مورد آن مربوط به استان تهران است.
در ادبیات بیمه به این میگویند ریسک تجمعی و سیستماتیک،یعنی ریسکی که اگر شرکت بیمه بخواهد جبرانش کند، خودش در اولین موج، زیر بار تعهدات له میشود.
ازهمینجا مشخص است که محصول «بیمه آلودگی هوا» برای مردم، درساختار حرفهای بیمهگری ناممکن است.
دنیا هم این نوع بیمه نامه را امتحان نکرد و تنها یک کشور به این حوزه ورود کرد: آنهم چین
در آمریکا، اروپا، ژاپن و استرالیا چنین بیمهنامهای وجود ندارد.!
تنها جای که برای مدتی کوتاه چنین محصولی عرضه شد، چین بود، آن هم نه به شکل درمانی، بلکه به شکل یک بیمهنامه شاخصمحور.
یعنی اگر شاخص آلودگی برای چند روز از یک حدی بالاتر میرفت، مبلغی ثابت به بیمهگذار پرداخت میشد.
نتیجه چه شد؟
چند ماه بعد محصول جمع شد.
چرا؟
۱) وقوع ریسک بیش از حد زیاد بود.
درزمستانهای چین، شاخص دائم بالاتر از حد تعیین شده بود، یعنی خسارت پشت خسارت.
۲) تعداد دریافتکنندگان خسارت میلیونی بود.
رشد همزمان یعنی انفجار خسارت.
۳) حقبیمه باید چند برابر میشد تا محصول دوام بیاورد.
این یعنی محصول از دسترس مردم بیرون میرفت.
۴) ارتباط مستقیم بیماری و آلودگی قابل اثبات نبود.
هیچ پروندهای روی میز بیمهگر قابل داوری علمی نبود.
به همین دلایل، شرکتهای بیمه ای چینی خودشان طرح را متوقف کردند و تجربه واضح بود: این نوع بیمه، پایداری مالی ندارد.
پس چرا در ایران دوباره مطرح شده است؟
گاهی در فضای رسانهای یا دانشگاهی،طرحهایی مطرح میشوند که روی کاغذ جذاب به نظر می رسند اما از نظر فنی و عملیاتی، قابلیت اجرایی ندارند.
این اتفاق فقط در حوزه آلودگی هوا نیست.
در برخی ازحوزهها، ایدهها از دل اتاقهای علمی بیرون میآیند اما ممکن است که با واقعیت پرریسک صنعت بیمه تناسب چندانی نداشته باشند.
طرح ها باید قابل اجرا، مبتنی بر ریسکسنجی واقعی و سازگار با توان مالی بیمهگران باشد.
اگر پیشنهادی از همان قدم اول، از نظر فنی غیربیمهپذیرباشد، تبدیلش به محصول فقط منابع را هدر میدهد و توقع عمومی ایجاد میکند.
برخی ایده ها قابل انتشار و قابل گفتوگو بوده اما غیرقابل تبدیل به بیمهنامه هستند.
آلودگی هوا ریسک بزرگی است، آنقدر بزرگ که هیچ بیمهگر خصوصی در جهان جرأت نزدیک شدن به آن را نداشته است.
مدلی که در کشور چین امتحان شد و خیلی زود هم به شکست انجامید، دقیقاً همانجا ثابت شد که این ریسک، نه در چارچوب بیمهای و نه در چارچوب مالی، قابل پوشش نیست.
پس اگر امروز میپرسیم «چرا بیمهگران وارد نمیشوند؟»
پاسخش ساده است: این ریسک از جنس ریسکهایی است که در چارچوب بیمهگری قابل ارائه نیست و بهتر است در طرحریزیها، پژوهشها و پیشنهادها، ایدههایی مطرح شوند که از همان ابتدا، قابلیت تبدیلشدن به یک محصول واقعی و پایدار را داشته باشند.