اختصاصی چابک آنلاین؛
استقبال سرد مشتریان از خرید بیمه نامه های عمر و سرمایه گذاری
صنعت بیمه در هفتماهه امسال دوباره به عددهای بزرگ و رشدهای اسمی رسیده اما وقتی دادهها را لایهبهلایه باز میکنیم، داستان بیمههای زندگی چیز دیگری را نیز به تصویر می کشد.
چابک آنلاین، بهاره تاجرباشی، داستانی که زیر پوست آن، نشانههایی از فشار تورم، تمرکز بر بخش های جذاب دیگر برای سرمایه گذاری و البته، چالشهای ساختاری این رشته بیمه ای هم دیده میشود.
رشتهای که در همه دنیا ستون سرمایهگذاری و امنیت مالی خانوادههاست، در ایران هنوز جایگاه خودش را پیدا نکرده و عددها این واقعیت را واضحتر از همیشه نشان میدهند.
حقبیمه تولیدی بیمههای عمر و سرمایه گذاری در هفتماهه امسال به بیش از ۵۸۰ هزار میلیارد ریال رسیده و نسبت به سال قبل ۷۶ درصد رشد کرده اما با وجود این جهش، سهم این رشته از کل حقبیمههای صنعت فقط ۱۴ درصد است.
این یعنی صنعت بیمه ایران هنوز عمرمحور نشده و رشدی که میبینیم بیشتر شبیه واکنش به تورم است تا نشانهای از گسترش واقعی بازار.
در ظاهر حقبیمه بالا رفته اما در عمل، تعداد بیمهنامههای صادره نهتنها رشدی نکرده، بلکه نزدیک به ۲۰ درصد کاهش داشته و تنها ۴ درصد از کل بیمهنامههای کشور را تشکیل میدهد.
این تضاد مهمترین پیام را میدهد:
بخشی از مردم، دیگر بیمهنامه جدید نمیخرند.
در واقع، بیمه عمر در سبد مالی خانوار ایرانی هنوز کالای ضروری نشده و فروشها بیشتر از جنس افزایش مبلغ است نه افزایش مشتری.
در هفتماهه امسال بیش از ۳۵۶ هزار میلیارد ریال خسارت در رشته عمر و سرمایه گذاری پرداخت شده که نسبت به سال قبل ۱۷۲ درصد رشد دارد، رشدی که تقریباً دو برابر رشد حقبیمه است.
این فاصله نشان میدهد که هزینههای شرکتها با سرعتی بسیار بالاتر از درآمدشان حرکت میکند و استفاده مردم از بیمهنامههای عمر بیشتر شده اما نه در قالب دریافت سرمایه پایاندوره، بلکه در قالب بازخرید و یا برداشتهای زودهنگام.
افزایشی که اگر تکرار شود، توان ذخیرهسازی بلندمدت بیمههای زندگی را کاملاً تضعیف میکند.
در همین دوره، تعداد موارد خسارت ۳۷ درصد رشد کرده و به بیش از ۲.۲ میلیون فقره رسیده است.
این حجم بالا از خسارت در رشتهای که ذاتاً باید بلندمدت باشد، صرفاً یک معنی دارد: فشار اقتصادی افراد باعث شده بیمهنامههای عمر خود را زودتر از موعد نقد کنند.
از نگاه مشتری، این یک نیاز مالی فوری است اما برای صنعت بیمه یعنی کاهش تجمیع سرمایه، کاهش ذخایر و یا کاهش ارزش واقعی این رشته در بلندمدت.
نسبت خسارت ۶۱ درصدی، هشداری برای آینده بیمه نامه عمر
نسبت خسارت بیمههای زندگی در این دوره به ۶۱ درصد رسیده، عددی که ۲۱ واحد بالاتر از سال گذشته است.
در رشته عمر، نسبت خسارت معمولاً پایینتر است چون ساختار آن بر پایه پسانداز بلندمدت شکل میگیرد اما عبور از ۶۰ درصد معنای دیگر دارد:
خروج نقدینگی از شرکتها سریعتر شده، ذخایر فنی تحت فشار قرار گرفته، نرخگذاری سالهای قبل پاسخگوی شرایط فعلی نیست و اگر این روند استمرار یابد، رشته زندگی از نقش سرمایهساز فاصله میگیرد و به یک رشته جاری با جریان مداوم پرداخت خسارت تبدیل میشود، وضعیتی که با ماهیت بیمههای زندگی تناقض دارد.
در نهایت می شود گفت که تصویر هفتماهه امسال از بیمههای زندگی ترکیبی است از رشد ظاهری و ضعف ساختاری.
زیرا حقبیمه بالا رفته اما تعداد بیمهنامه پایین آمده و از طرفی هم خسارتها جهش کرده اما ارزش واقعی ذخایر بالا نرفته است.
همچنین بازخریدها افزایش یافته اما اعتماد بلندمدت شکل نگرفته و سهم این رشته از کل صنعت هنوز پایین است.
بیمههای زندگی، بهجای اینکه بال صنعت بیمه باشند، امروز درگیر چالشهایی هستند که اگر جدی گرفته نشود، آینده بلندمدت این رشته را تحتتأثیر قرار میدهد؛ رشتهای که باید ستون مالی خانوار باشد، نه محلی برای تأمین نیازهای نقدی کوتاه مدت.