اختصاصی چابک آنلاین؛
صنعت بیمه برای افزایش صدور بیمه نامه آتش سوزی اشتهای خود را از دست داد
بیمه نامه آتشسوزی، در صنعت بیمه ایران، شبیه ساختمانی است که سالهاست اسکلت آن برپا مانده اما کسی برای تکمیلش قدم محکمی برنداشت است .
چابک آنلاین، بهاره تاجرباشی، درظاهر،آمار ۷ماهه امسال میگوید که حقبیمه آتشسوزی حدود ۱۲۰ هزار میلیارد ریال بوده اما پشت این عدد، واقعیتی تلخ نهفته است،کل سهم آتشسوزی از صنعت، فقط ۳ درصد است.!
در کشوری که هر سال انبارهای بزرگ دچار حریق می شوند، بافتهای فرسوده شهری در معرض خطرند و زلزله و آتشسوزی دو تهدید دائمی هستند، سهم ۳ درصدی یعنی صنعت بیمه ایران در یکی از بنیادیترین رشتهها تقریباً عملکردی بسیار ضعیف داشته است.
اما چرا؟
برای فهم این ماجرا باید هم رفتار صنعت را نگاه کنیم و هم رفتار شرکتها را و بعد کمی عمیقتر برویم و ببینیم چه چیزی در زیر پوست این رشته در حال رخ دادن است.
حقبیمه آتشسوزی 49 درصد رشد کرده اما این رشد نه ناشی ازتوسعه بازار است نه افزایش ضریب نفوذ بلکه فقط نتیجه مستقیم یک چیز است،تورم ساختوساز و رشد ارزش املاک.
به زبان ساده، حقبیمه بالا رفته اما پایه ریسک همان است.
یعنی صنعت، پول بیشتری گرفته ولی ریسک بیشتری نگرفته و مشتری جدیدی هم اضافه نشده و رشد فقط روی کاغذ رخ داده است.
ناگفته نماند که تعداد خسارتها نسبت به سال قبل ۱۵ درصد کاهش یافته اما خسارت پرداختی ۱۱۳ درصد رشد کرده است.
این یعنی، خسارتهای کوچک کم شده اما شدت خسارتها چند برابر شده و هر حادثه بیشتر از قبل جیب شرکتها را خالی کرده است.
این نشانه تغییر رفتار ریسک در صنعت است، به عبارتی حوادث کمتر شدهاند اما وقتی رخ میدهند، فاجعهبارترند.
نسبت خسارت و یک هشدار واقعی
نسبت خسارت این رشته در صنعت به ۴۶ درصد رسیده، ۱۴ واحد درصد بیشتر از سال قبل.
در ظاهر هنوز رشته آتش سوزی زیانده مطلق نیست اما در عمل، وقتی رشتهای اینقدر ریسکهای بزرگ و ناگهانی دارد، یعنی، اگر یک حادثه بزرگ رخ دهد، همین یک رشته کل سود یک سال شرکت را میبلعد.
بنابراین شرکتها مجبورند یا نرخ را بالا ببرند یا بیمهنامه کم صادر کنند یا از این رشته فاصله بگیرند و دقیقاً همین اتفاق در سال اخیر افتاده، شرکتها یکییکی از آتشسوزی فاصله گرفتهاند، شاید هم برای رشد آن گامی برنداشته اند.
استقبال سرد از یک رشته پرریسک
وقتی دادهها را شرکتبهشرکت کنار هم میگذاری، یک تصویر روشن بهدست میآید،غولها، متوسطها و کوچکها تقریباً یکصدا از آتشسوزی عقبنشینی کردهاند.
چهار رفتار مشخص در صنعت بیمه در قبال این رشته دیده میشود:
الف) شرکتهای بزرگ با وجود ظرفیت مالی، بیش از اندازه محتاط شدهاند.
سهم رشته آتش سوزی در شرکتهایی مثل، بیمه ایران،آسیا، البرز، دانا و کوثر که بخش عمده فروش بیمه آتشسوزی در کشور را دارند هم نسبت به کل پرتفویشان بسیار ناچیز است.
بیمه ایران با پرتفوی بزرگش فقط ۱۹ هزار میلیارد ریال آتشسوزی دارد؛ آسیا حدود ۱۰ میلیون بیمهنامه در سال دارد ولی فقط ۱۶۴ هزار بیمهنامه آتشسوزی صادرکرده است و بیمه البرز در آتشسوزی ثابت مانده و رشدی ندارد.
این یعنی، حتی شرکتهای بزرگ هم علاقهای به توسعه این رشته ندارند.
ب) شرکتهای متوسط فقط برای حفظ سبد آتشسوزی میفروشند.
شرکتهایی مثل، پاسارگاد، پارسیان، کارآفرین، معلم، ملت، میهن، نوین وسینا در آمارشان یک پیام مشترک دارند نه دنبال توسعه در این رشته هستند و نه ریسک بزرگ میپذیرند.
کاملاً محتاط، کمریسک و بدون تلاش برای جذب پرتفویهای واقعی آتشسوزی حرکت می کنند.
پ) تازهواردها تقریباً آتشسوزی را کنار گذاشتهاند.
شرکتهای کوچکتر مانند، پردیس، هوشمند فردا وآسماری یا فروششان ناچیز است یا صفر.
صفر یعنی، عدم تمایل کامل به ورود به این رشته.
ت) شرکتهایی با نسبت خسارتهای غیرعادی
بعضی شرکتها در آتشسوزی با رفتار ریسکی غیرمتعارف وارد شدهاند.
نسبت خسارتهای بالای ۶۰ درصد و حتی بیش از ۷۰ درصد در برخی شرکتها نشان میدهد که یا نرخگذاری درست نبوده و یا واحد پذیرش ریسک، ریسک را جدی نگرفته و یا مدیریت پرتفوی شرکت دچار فشار برای افزایش تولید بوده که این وضعیت در سالهای آینده برای آن شرکتها هزینهساز خواهد .
وقتی نسبت خسارت شرکتها در آتشسوزی را بررسی میکنیم، تصویر رشته به وضوح به دو نیم تقسیم میشود.
گروهی از شرکتها رفتارکاملاً فنی و محتاطانه ای داشتهاند و گروه دیگری در محدودههای غیرفنی حرکت کردهاند، محدودهای که معمولاً یا از نرخگذاری غلط میآید یا پذیرش ریسکهای سنگین و بدون پشتوانه.
گروه اول: شرکتهایی با نسبت خسارت معقول (۱۰ تا ۳۰ درصد)
این گروه از شرکت ها نشان میدهند که ریسک خرد و متوسط گرفته شده و نرخها نسبتاً منطقی بوده است.
در این میان میتوان ازشرکت های بیمه پارسیان، ما، ملت، نوین، میهن، سامان، آرمان، آسماری، حکمت صبا و سرمد نام برد.
رفتار این شرکتها محتاط اما سالم است، نه ریسک بزرگ پذیرفتهاند و نه نرخ را غیرواقعی پایین آوردهاند.
گروه دوم: شرکتهایی با نسبت خسارت غیرمعقول و وارد منطقه هشدار (بالاتر از ۴۵ تا ۱۰۰ درصد)
دراین بخش، چند شرکت با نسبت خسارتهایی بسیار بالا دیده میشوند، شرکتهایی مانند بیمه ایران، دانا، سینا، کارآفرین و تجارتنو.
نسبت خسارتهای بالای ۵۰ درصد در رشته آتشسوزی نشانه یک اختلال جدی است ،یا نرخگذاری دقیق انجام نشده و یا پروندههای بزرگ بدون پشتوانه اتکایی کافی پذیرفته شدهاند.
شاید هم فشار برای افزایش تولید باعث پذیرش ریسکهایی شده که با ظرفیت واقعی شرکت همخوانی ندارد.
این شرکتها اگر الگوی فعلی را ادامه دهند، در سالهای آینده با هزینههای فنی سنگینی مواجه خواهند شد.
گروه سوم: نسبتهای غیرطبیعی پایین که نشانه عدم حضور واقعی در بازاراست.
درنقطه مقابل، شرکتهایی هم هستند که نسبت خسارتشان غیرطبیعی پایین است وبرخی حتی صفر.
این وضعیت بهجای عملکرد خوب، بیشتر نشان میدهد که شرکت عملاً ریسک جدی در آتشسوزی نپذیرفته و این رشته در پرتفویشان تنها یک حضور نمادین دارد.
نمونه بارز این گروه، شرکتهایی مثل هوشمند فردا، پردیس، آسماری و بخشی از تازهواردها هستند که سهم واقعی از بازار ندارند.
مشکل اصلی کجاست؟
بعد از بررسی تمام دادهها،چهار مانع مهم مشخص میشود.
گره اول، ضعف فرهنگ بیمهای
بسیاری از مردم ، خطر آتشسوزی را خطری دور دست میدانند تا وقتی حادثه ای رخ ندهد، بیمه نمیخرند وضریب نفوذ پایین این رشته دقیقاً از همینجا میآید.
گره دوم: نرخگذاری اشتباه در سالهای گذشته
در بسیاری از شرکتها نرخ بیمه نامه سالها پایین بوده و رشد خسارت امسال نتیجه تأخیرهمین نرخهای غیر فنی است.
گره سوم: ریسکهای فاجعهبار و نبود اتکایی قوی
آتشسوزی در ایران از خطر زلزله جدا نیست، زیرساختهای شهری فرسوده است، انبارها ایمن نیستند و بیمه اتکایی قوی نداریم.
پس شرکتها حق دارند محتاط باشند چون یک حادثه ممکن است یک شرکت را نابود کند.
گره چهارم: اقتصاد بیمار بیمهگری
وقتی رشتههایی مثل درمان، ثالث و مسئولیت راحتتر فروش می روندو میتوانند سبد شرکت را پر کنند، مدیران بیمهای چرا باید سراغ رشتهای بروند که فروش آن سخت است، نرخگذاری آن پیچیده است، ریسک آن سنگین است و اتکایی آن محدود است؟
رشته آتشسوزی در مدل اقتصادی امروز بیمه ایران رشتهای کمسود و پرخطر است.
در نهایت می شود گفت که بیمه نامه آتشسوزی، رشتهای که دارد از دست میرود
رشته آتشسوزی در ایران امروز سه ویژگی دارد:
1) سهم کم، فقط ۳ درصد از صنعت، آن هم در کشوری که حوادث طبیعی بسیاری دارد.
۲) ریسک بالا، شدت خسارتها انفجاری شده
۳) بیانگیزگی شرکتها،حتی شرکتهای بزرگ هم بهجای توسعه، در حال مدیریت حداقلی هستند.
اگر صنعت بیمه ایران میخواهد در برابر حوادث طبیعی و شهری نقش واقعی داشته باشد، سهم رشته آتشسوزی نباید ۳ درصد باشد.
همچنین نباید رشتهای باشد که شرکتها فقط برای خالی نبودن سبد حفظش کنند و نباید با یک حادثه بزرگ، کل رشته زمین بخورد.
پس به این نتیجه می رسیم که این رشته نیاز به، نرخگذاری واقعی، اتکایی قوی و مستقل، فرهنگسازی جدی و ورود شرکتها به ریسکهای واقعی با مدل فنی درست دارد.
تا زمانی که این چهار گره باز نشود، رشته آتشسوزی همینطورکم جان و بی رمق خواهد ماند و صنعت بیمه ایران هر سال در معرض یک سوال مهم قرار میگیرد که چه زمانی برای رونق این رشته دست به کار می شود؟