تبلیغات در صنعت بیمه؛ از ضرورت تا استراتژی‌های هوشمندانه

چابک آنلاین، زهرا نامداری،  برخلاف کالاهای فیزیکی، مشتری نمی‌تواند بیمه را لمس کند یا مستقیماً مزایای آن را قبل از وقوع حادثه تجربه کند و اگر برند یک شرکت بیمه در ذهن مشتری حک نشده باشد،درلحظه تصمیم‌گیری جایی درسبد انتخاب افراد نخواهند داشت.

ازهمین روی ، استفاده ازتبلیغات مداوم و خلاقانه در ایجاد آگاهی،اعتماد وترغیب مشتریان به خرید بیمه نقش کلیدی ایفا می‌کند و از این طریق شرکت‌های بیمه ای می‌توانند نام و نشان تجاری خود را در ذهن مخاطبان ثبت کنند و به یک برند شناخته شده و قابل اعتماد تبدیل شوند.

درواقع،تبلیغات به شرکت‌های بیمه کمک می‌کند تا محصولات و خدمات خود را به مخاطبان بیشتری معرفی کنند، آگاهی از برند خود را افزایش دهند و در نهایت، فروش خود را صعودی کنند.

بسیاری از مردم تا زمانی که به بیمه نیاز پیدا نکنند،به آن فکر نمی‌کنند و این موضوع در افزایش فروش شرکت های بیمه ای در یک محصول خاص پس از حوادث بزرگ مانند زلزله و یا آتش سوزی ملموس است.

بنابراین تبلیغات مداوم و هدفمند می‌تواند نام برند بیمه را در ذهن مشتریان حک کند تا در زمان تصمیم‌گیری، شرکت مورد نظر اولین انتخاب آن‌ها باشد.

همانطور که اشاره شد اعتماد در صنعت بیمه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده وتبلیغات باید نشان دهد که شرکت بیمه معتبر است، تعهدات خود را انجام می‌دهد و در زمان وقوع حادثه، مشتری را تنها نمی‌گذارد.

درهمین مسیر،استفاده از داستان‌های واقعی مشتریان، نظرات مثبت و ارائه اطلاعات شفاف درتبلیغات می‌تواند اعتمادسازی خوبی در جامعه هدف شرکت های بیمه ایجاد کند.

به عنوان مثال شرکت های بیمه می توانند از تبلیغات احساسی مانند نشان دادن اهمیت بیمه عمر و یا درمان در حفظ امنیت خانواده، تبلیغات آموزشی مانند توضیح تفاوت بیمه‌های مختلف و مزایای آن‌ها،تخفیفی و انگیزشی مانند تخفیف برای خرید آنلاین یا مشتریان وفادار بهره ببرند.

بسیاری از مشتریان نسبت به ضرورت برخی بیمه‌ها (مانند بیمه عمر، بیمه مسئولیت، بیمه حوادث) آگاهی ندارند اما تبلیغات می‌تواند این نیاز را در آن‌ها ایجاد کند و مزایای داشتن بیمه را برایشان برجسته کند.

تبلیغات می‌تواند به شرکت‌های بیمه کمک کند تا اعتماد مخاطبان را جلب کنند و مهتر از آن، اینکه با استفاده از تبلیغات صادقانه وشفاف، شرکت‌های بیمه بتوانند اطمینان مخاطبان را جلب کنند وآنها را به خرید بیمه از خود ترغیب کنند.

متمایز کردن برند در بازار رقابتی

درصنعت بیمه،رقابت شدید است و بسیاری از شرکت‌ها محصولات مشابهی ارائه می‌دهند،بنابراین تبلیغات هوشمندانه کمک می‌کندتا یک شرکت بیمه بتواند ارزش‌های منحصربه‌فرد خود را به مشتریان نشان دهد، مثل خدمات بهتر، پوشش‌های گسترده‌تر، قیمت‌های رقابتی یا پرداخت خسارت سریع‌تر.

مهمتر اینکه یک تبلیغ موفق فقط آگاهی ایجاد نمی‌کند، بلکه مشتری را تشویق می‌کند تا اقدامی انجام دهد، به عنوان مثال برای دریافت مشاوره به نمایندگان بیمه مراجعه کند و در فروش های آنلاین اقدام به مقایسه طرح ها و در نهایت خرید کنند.

در این بین ، با رشد اینترنت و دیجیتال مارکتینگ، تبلیغات آنلاین مثل گوگل،سئو، تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی مانند (اینستاگرام، لینکدین و تلگرام) و ایمیل مارکتینگ نقش بسیار مهمی در جذب مشتریان بیمه دارد.

استفاده از ترکیب تبلیغات سنتی (تلویزیون، بیلبورد، رادیو) و دیجیتال (سایت، شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات گوگل) می‌تواند به رشد فروش و افزایش سهم بازار شرکت بیمه کمک کند.

مشتریان امروز قبل از خرید بیمه نامه، تحقیق آنلاین انجام می‌دهند و بی شک حضور قوی درتبلیغات دیجیتال می‌تواند یک شرکت بیمه را در معرض دید آن‌ها قرار دهد.

ازسوی دیگر، تبلیغات مؤثر نه‌تنها مستقیماً فروش را افزایش می‌دهد، بلکه به شبکه نمایندگان بیمه هم کمک می‌کند.

وقتی تبلیغات به‌خوبی انجام شود، مشتریان آگاه‌تر هستند و فرآیند فروش برای شبکه نمایندگان صنعت بیمه آسان‌تر خواهد شد.

با توجه به اهمیت تبلیغات درفروش و بازاریابی شرکت‌های بیمه، لازم است که شرکت‌های بیمه برنامه‌ریزی دقیقی برای تبلیغات خود داشته باشند و از روش‌های مؤثر تبلیغاتی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند.

این مهم،  مستلزم تدوین یک استراتژی هدفمند است زیرا شرکت های بیمه ای با توجه به رشد سریع فناوری در دنیا وخواسته های متفاوت نسل جدید باید دردوره های زمانی کوتاه استراتژی های خود را بازنگری و اصلاح کنند.

باتوجه به اهمیت تبلیغات درصنعت بیمه،داشتن یک استراتژی هدفمند و انعطاف‌پذیر ضروری است.

اما اجرای این استراتژی‌ها بدون مدیریت قوی و تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه امکان‌پذیر نیست.

تبلیغات هوشمند در صنعت بیمه تنها با اجرای چند کمپین تبلیغاتی شکل نمی‌گیرد، بلکه نیازمند تصمیم‌گیری‌های استراتژیک و مدیریتی است.

حتی بهترین ایده‌های تبلیغاتی هم بدون یک رهبری قوی و تیم مارکتینگ کارآمد، نمی‌توانند تأثیر ماندگاری بر بازار بگذارند.

دردنیایی که رقابت بیمه‌گران هر روز پیچیده‌تر می‌شود، مدیرعامل و مدیر مارکتینگ باید نه‌تنها نگاه عمیقی به تحلیل داده، رفتار مشتریان و نوآوری‌های تبلیغاتی داشته باشند، بلکه بتوانند چشم‌ اندازی روشن برای برند خود ترسیم کنند.

دراین بخش،به بررسی نقش کلیدی مدیران عامل درموفقیت تبلیغات بیمه‌ای وراهکارهای اجرایی برای ایجاد یک برند قدرتمند در ذهن مشتریان می‌پردازیم.

همان‌طور که در بخش اول این گزارش اشاره شده بود، تبلیغات نقش کلیدی درآگاهی ‌بخشی، اعتمادسازی و افزایش فروش شرکت های بیمه ای دارد، اما برای دستیابی به تبلیغاتی هدفمند،متمایز و اثرگذار، حضور یک مدیرعامل با دیدگاه استراتژیک و یک مدیر مارکتینگ حرفه‌ای ضروری است.

بدون رهبری قوی و درک عمیق از بازار، تبلیغات بیمه نمی‌تواند فراترازکلیشه‌های رایج برود وتأثیر واقعی بر تصمیم‌گیری مشتریان بگذارد.

فراموش نکنیم که تبلیغات در صنعت بیمه، برخلاف بسیاری از صنایع دیگر، تنها یک ابزار برای افزایش فروش نیست، بلکه وسیله‌ای برای ایجاد اعتماد، آگاهی و تثبیت برند در ذهن مشتریان است.

ازهمین روی، استراتژی تبلیغاتی یک شرکت بیمه نمی‌تواند به‌صورت مقطعی و غیرمنسجم اجرا شود، بلکه نیاز به یک برنامه‌ریزی دقیق، بودجه‌بندی هوشمندانه و مدیریت حرفه‌ای دارد.

بی شک دراین مسیر، نقش مدیرعامل در بازاریابی ومارکتینگ شرکت بسیارکلیدی است، حتی اگر مستقیماً در اجرای استراتژی‌های بازاریابی دخیل نباشد.

به بیان دقیق تر، تعیین چشم‌انداز و استراتژی کلان،تخصیص بودجه مناسب و حمایت از نوآوری در تبلیغات یکی از نقش های مهم مدیران عامل صنعت بیمه در مسیر تبلیغات است.

مدیران عامل شرکت های بیمه ای با شناخت روندهای بازار، رقابت ونیازهای مشتریان، باید یک استراتژی تبلیغاتی هدفمند را تعریف کنند که درعین حال همسو با ارزش‌های شرکت آنها باشد.

این مدیران باید بر اساس اهداف کوتاه‌ و بلندمدت، بودجه تبلیغاتی را به‌گونه‌ای تعیین کنند که ضمن اثربخشی بالا، بازگشت سرمایه مناسبی داشته باشد.

نقش مدیرعامل در موفقیت تبلیغات بیمه‌ای، هم‌راستا یا مانع از پیشرفت؟

در بسیاری از شرکت‌های بیمه، حتی اگر مدیر مارکتینگ و تیم بازاریابی قوی، خلاق و آگاه به دانش روز باشند، یک مدیرعامل سنتی و محافظه‌کار می‌تواند به مانعی جدی برای رشد و اجرای استراتژی ‌های مدرن تبلیغاتی تبدیل شود.

دلیل این موضوع، عدم شناخت کافی برخی مدیران سنتی ازاهمیت تبلیغات دیجیتال، تحلیل داده، برندسازی و تغییر رفتار مشتریان در دنیای امروز است.

فراموش نکنیم که تبلیغات بیمه، دیگر یک هزینه اضافی نیست، بلکه یک سرمایه‌گذاری استراتژیک است که باید با چشم‌انداز شرکت همسو باشد.

اگر مدیرعامل این دیدگاه را نداشته باشد و همچنان به روش‌های قدیمی و تبلیغات سنتی محدود بماند، نوآوری در بازاریابی و ارتباط مؤثر با مشتریان به حاشیه رانده می‌شود.

این مسئله در نهایت باعث عقب‌ماندگی شرکت از رقبا،کاهش سهم بازار وحتی کاهش اعتماد مشتریان خواهد شد.

یک مدیرعامل مدرن وآگاه به مارکتینگ،نه‌تنها باید همراه تیم بازاریابی باشد، بلکه بایددرک درستی از نیازهای مشتری، تحولات صنعت بیمه و ابزارهای جدید تبلیغاتی داشته باشد.

او باید بتواند بین اهداف مالی،رشد برند و نیازهای بازار تعادل ایجاد کند و اجازه دهد که تیم بازاریابی با آزادی عمل ورویکردهای نوین، جایگاه شرکت را در ذهن مشتریان تثبیت کند.

درنهایت، همراهی مدیرعامل با تیم مارکتینگ، یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت برای بقا و رشد در بازار رقابتی امروز است وشرکت‌های بیمه‌ای که مدیران ارشد آن‌ها نگرشی باز و به‌روز دارند، نه‌تنها در تبلیغات موفق‌ترند، بلکه برندشان را به عنوان یک بیمه‌گر قابل اعتماد و پیشرودر ذهن مشتریان حک می‌کنند.

در این بخش، نقش کلیدی مدیرعامل و مدیر مارکتینگ در موفقیت تبلیغات بیمه‌ای را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که همسویی مدیران ارشد با استراتژی‌های تبلیغاتی، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت در بازار رقابتی امروز است.

بدون همراهی مدیرعامل، حتی بهترین تیم‌های بازاریابی نیز نمی‌توانند عملکرد مطلوبی داشته باشند و نوآوری‌های تبلیغاتی به حاشیه رانده می‌شوند.

اما آیا شرکت‌های بیمه ایرانی توانسته‌اند این اصول را در عمل به‌کار بگیرند؟

آیا استراتژی‌های تبلیغاتی آن‌ها با نیازهای بازار و تغییرات رفتار مشتریان همگام شده است؟