اختصاصی چابک آنلاین؛

چرا مدیران "غیربیمه‌ای" در صنعت بیمه ایران جایی ندارند؟

در بسیاری از صنایع پیشرو جهان، ورود مدیرانی از سایر حوزه‌های تخصصی به صنعت بیمه نه‌تنها امری رایج، بلکه عامل تحرک و نوآوری شناخته می‌شود.

چرا مدیران "غیربیمه‌ای" در صنعت بیمه ایران جایی ندارند؟

چابک آنلاین، بهاره تاجرباشی، اما در ایران، صنعت بیمه همچنان یکی از خاص ترین ساختارهای مدیریتی را دارد،گویی ورود به دایره مدیران صنعت بیمه، بدون پیشینه‌ای مشخص در این صنعت، امری ممنوعه است.

حتی در مواردی متعدد، مدیرانی که عملکرد ضعیفی در یک شرکت بیمه داشته‌اند، نه‌تنها از چرخه مدیریت خارج نمی‌شوند، بلکه به سادگی به شرکتی دیگر منتقل می‌شوند و بار دیگر در رأس هرم آن شرکت قرار می‌گیرند.

سنت‌گرایی مدیریتی در صنعت بیمه ایران

یکی از  مؤلفه‌های بارز در صنعت بیمه، وابستگی شدید به سابقه درون‌ سازمانی است، اغلب مدیران ارشد شرکت‌های بیمه ای، مسیر ارتقا را از درون همان سیستم طی کرده‌اند، از کارشناسی و سرپرستی گرفته تا معاونت و درنهایت مدیریت عامل.

این ساختار ضمن داشتن محاسن، باعث شده تا ورود مدیرانی از بیرون سیستم، حتی اگر کارنامه‌ای درخشان در سایر صنایع داشته باشند، با مقاومت روبرو شود. 

چرا؟

به این دلایلی که در زیر به صورت مختصر به آنها اشاره می شود.

فرهنگ سازمانی ایستا و یا محافظه‌کار

ساختارهای اداری در صنعت بیمه، خصوصاً در شرکت‌های بزرگ و نیمه‌دولتی، مبتنی بر ثبات، رعایت چارچوب‌های سنتی و احتیاط بیش از حد است.

همین رویکرد باعث شده تا ورود افراد با سبک مدیریت متفاوت، تهدید تلقی شود.

وابستگی به مجوزها و نهاد ناظر

چون صنعت بیمه به شدت تحت نظارت بیمه مرکزی است و مجوزها نقشی کلیدی دارند، بسیاری از شرکت‌ها تصور می‌کنند که تنها کسانی می‌توانند مسیر تعامل با رگولاتور را بلد باشند که خودشان «از جنس این صنعت» باشند.

شبکه ‌سازی درون‌صنعتی

در مواردی، انتصاب‌ها نه صرفا بر مبنای شایستگی یا نوآوری، بلکه بر اساس آشنایی‌ها و سابقه مشترک در صنعت بیمه صورت می‌گیرد و این چرخه، فضا را برای ورود افراد بیرونی تنگ تر کرده است.

چرخه معیوب جابه‌جایی مدیران

یکی از پدیده‌های قابل‌تأمل در صنعت بیمه، انتقال افقی مدیران دارای کارنامه ضعیفتر است، مدیری که در یک شرکت عملکرد ضعیفی دارد، بدون هیچ ارزیابی حرفه‌ای، شاید  به‌راحتی در شرکت دیگری منصوب ‌شود و این روند ناشی از نبود نظام ارزیابی شفاف و نبود پاسخ‌گویی ساختاری است.

درچنین فضایی، نه تنها افراد خلاق و با نگاه بیرونی به سختی امکان ورود پیدا می‌کنند، بلکه همان مدیران سنتی، صرف‌نظر از عملکردشان، درون یک حلقه تکراری جابه‌جا می‌شوند.

ورود مدیران موفق سایر صنایع به صنعت  بیمه ایران ممنوع؟

پاسخ این پرسش چندوجهی است:

نکته اول ناشی از  جذابیت پایین صنعت بیمه برای مدیران دیگر صنایع است.

صنعت بیمه در ایران، برخلاف بسیاری از صنایع فناوری‌محور، مالی و حتی بانکی، سرعت پایین در تحول دیجیتال و رشد بازار دارد و همین مسأله، جذابیت استراتژیک آن را برای مدیران جسور و تحول‌خواه کاهش می‌دهد.

 عدم آمادگی سازمانی برای پذیرش تفکرات جدید

بسیاری از شرکت‌های بیمه ای، چه خصوصی و چه دولتی، به دلیل چسبندگی شدید به ساختارهای قدیمی، نه تنها از تفکر نو استقبال نمی‌کنند، بلکه آن را تهدیدی برای انسجام داخلی شرکت خود می‌دانند.

فرآیند پیچیده اخذ مجوزها و تعامل با بیمه مرکزی

مدیران خارج از صنعت بیمه معمولاً آشنایی کافی با سازوکارهای نظارتی و مجوزی داخل صنعت بیمه ندارند و این خود به مانعی جدی در اعتماد به آن‌ها تبدیل می‌شود.

تجربه جهانی: وقتی مدیران «بی‌ربط» بیمه را متحول کردند

۱. Thomas Buberl – مدیرعامل گروه AXA (فرانسه)

توماس بروبل قبل از ورود به صنعت بیمه، سابقه‌ای در صنعت بانکداری و مشاوره استراتژیک داشت، او به‌عنوان فردی بیرون از حلقه سنتی بیمه، توانست AXA را به یکی از پیشروترین شرکت‌های بیمه ای جهان درحوزه دیجیتال‌سازی تبدیل کند.

۲. Mark Wilson – مدیرعامل سابق Aviva (بریتانیا)

وی پیش از ورود به Aviva، تجربه گسترده‌ای در بانکداری و سرمایه‌گذاری داشت و ورود او به صنعت بیمه، تحولات جدی در رویکرد دیجیتال، بازاریابی و مشتری‌محوری به همراه داشت.

۳. Brian Duperreault – مدیرعامل سابق AIG (آمریکا)

گرچه Duperreault در شرکت‌های بیمه ای نیز سابقه داشت، اما دوران فعالیتش در شرکت‌های فناوری و مشاوره‌ای باعث شد تا با ورود مجدد به AIG، نگاه فناورانه‌تری به بیمه وارد کند.

او در زمان ریاست خود، یکی از طرفداران اصلی استفاده از داده‌های کلان در ارزیابی ریسک بود.

چرا باید در ایران هم این مسیر را باز کنیم؟

صنعت بیمه در ایران، اگر به دنبال تحول و ارتقای سهم خود در اقتصاد ملی است، نمی‌تواند همچنان در انحصار تفکر سنتی و اجرایی باقی بماند و ورود مدیران از صنایع دیگر می‌تواند مزایای متعددی داشته باشد:

ایجاد دیدگاه نو نسبت به مدل‌های کسب‌وکار

مدیرانی از صنعت فناوری، بانکداری و حتی  لجستیک می‌توانند به بیمه مفاهیم جدیدی مانند "طراحی تجربه مشتری"، "تحول دیجیتال" یا "بازاریابی داده‌محور" را وارد کنند.

افزایش رقابت و خروج از سکون

حضور مدیرانی با منش رقابتی، برخی از شرکت‌های بیمه ای را از حالت تدافعی و منفعل خارج می‌کند.

پیشبرد سیاست‌های مشتری‌محور

تجربه درصنایع مصرف‌گرا باعث می‌شود تا نگاه به مشتری از سطح «بیمه‌گذار خاموش» به «مشتری با حق انتخاب و صدا» ارتقا یابد.

بسته ‌بودن صنعت بیمه ایران به روی مدیران سایر صنایع، نه یک مزیت برای حفظ انسجام، بلکه یک آسیب برای رشد و نوسازی است.

چرخه معیوب جابه‌جایی مدیران با کارنامه عملکرد ضعیف، نبود نظام ارزیابی مستقل و فرهنگ سازمانی بسته، باعث شده تا این صنعت از ظرفیت‌های مدیریتی کشور بهره کافی نبرد.

راه نجات صنعت بیمه در ایران و خاروج از چرخه تکرار، در گروی پذیرش تنوع فکری و تجربه‌ای در مدیریت ارشد است.

نمونه‌های جهانی نشان می‌دهد که جسارت در انتخاب مدیران «غیربیمه‌ای»، نه تنها ممکن است، بلکه یک ضرورت است.

copied
نظر بگذارید