اختصاصی چابک آنلاین؛

صنعت لیزینگ در آستانه‌ پوست‌ اندازی بزرگ

درسال‌هایی که اقتصاد ایران زیر فشار تورم ساختاری، نرخ بهره متغیر و نوسانات ارزی نفس می‌کشد، صنعت لیزینگ به نقطه‌ای رسیده که دیگر نمی‌تواند با منطق گذشته ادامه مسیردهد.

صنعت لیزینگ در آستانه‌ پوست‌ اندازی بزرگ

درظاهر، هنوز همان قراردادهای اقساطی و مدل‌های تامین مالی پابرجاست، اما زیر پوست این بازار چیزی در حال تغییرشکل است؛ معنا و کارکرد «مالکیت» در جامعه دیگر همان نیست.

دارایی دیگر، صرفاً یک شیء اقتصادی نیست بلکه بخشی از تجربه‌ زیسته‌ همه افراد شده است.

لیزینگ آینده باید بداند که مشتری به‌دنبال دارایی نیست؛ به‌دنبال تجربه‌ای‌ است که آن دارایی ، آن تجربه متفاوت را برای او ممکن می‌سازد .

لیزینگ اگر این تغییر معنا را نبیند، در آینده‌ای نزدیک ، بیشتر به حاشیه خواهد رفت.

این تحلیل  در نظر دارد تا  به چالش‌های ساختاری، فناورانه و پارادایمی صنعت لیزینگ ایران بپردازد و مسیرهای پیش رو را برای تبدیل شدن این صنعت از یک نهاد مالی سنتی به یک بازیگر فعال در "اقتصاد دارایی"  ترسیم و پیشنهاد کند.

خروج از ذهن بانکی، ورود به نگاه دارایی‌محور

بخش قابل‌توجهی از شرکت‌های لیزینگ در ایران، هنوز با منطق نظام بانکی اداره می‌شوند.

یعنی در عمل، خود را نوعی بانک کوچک می‌دانند که به‌جای پرداخت وام نقدی، کالا را قسطی می‌فروشد.

این ذهنیت، میراث دهه‌هایی است که لیزینگ ها صرفاً به‌عنوان جایگزینی برای وام بانکی تعریف می‌شدند.

اما ادامه‌ این نگاه، باعث شده تا مدل کسب‌وکار، ساختار مالی و حتی فرهنگ سازمانی شرکت‌های لیزینگ، بیش از آنکه حول دارایی  محوری بچرخد، حول پول و ضمانت شکل بگیرد.

در چنین فضایی، لیزینگ به‌جای آنکه مدیریت چرخه‌ عمر دارایی را بر عهده بگیرد، صرفاً نقش تأمین‌کننده وجه را بازی می‌کند.

به‌زبان ساده‌تر، هنوز «وام» می‌دهد، نه «ارزش» خلق می‌کند.

صنعت لیزینگ برای خروج از این حلقه‌ی بانکی، باید سه تغییر بنیادی را در فلسفه‌ کاری خود ایجاد کند:

تغییر زاویه‌ نگاه از پول به دارایی

مأموریت واقعی لیزینگ، مدیریت دارایی (مسیر کامل یک دارایی از لحظه‌ای که برنامه‌ریزی برای تملکش شروع می‌شود تا زمانی که از رده خارج یا بازیافت می‌شود) است نه تأمین نقدینگی.

سود، زمانی پایدار می‌شود که شرکت بتواندچرخه‌ حیات دارایی را از خرید تا بهره‌برداری و بازیافت، مدیریت کند. در دنیا، رشد شرکت‌های لیزینگ نه با میزان فروش اقساطی، بلکه با حجم دارایی‌های تحت مدیریت سنجیده می‌شود.

اصلاح ساختار مالی

ترازنامه شرکت  لیزینگ باید از حالت «پول‌محور» خارج و «دارایی‌محور» شود.

دارایی ها باید در مرکز مدل درآمدی بنشیند و به‌جای انبوه مطالبات غیرجاری، گردش مکرر دارایی منبع اصلی سود باشد.

بازآرایی فرهنگ سازمانی

شرکت های لیزینگ دیگر نباید صرفاً مأمورجمع‌آوری ضمانت‌نامه باشند؛ بلکه باید مشاور خلق تجربه‌ دارایی برای مشتری شود.

این تغییر نگرش، رابطه‌ لیزینگ با بازار را زنده، پویا و پایدار می‌کند.

دریک جمله، تا زمانی که لیزینگ‌ها مانند بانک فکر و عمل کنند، در نقش وام‌دهنده باقی می‌مانند؛ اما روزی که خود را مدیر دارایی بدانند، به موتور محرک اقتصاد واقعی تبدیل خواهند شد.

توقف فناورانه

با اینکه درگزارش‌های داخلی از«تحول دیجیتال» حرف های زیادی زده می‌شود، اما واقعیت این است که بیشتر شرکت‌های لیزینگ در ایران هنوزفرم‌های قدیمی را دیجیتالی کرده‌اند ، نه مدل کسب‌وکارشان را.

یعنی فناوری را به کار گرفته‌اند تا همان روش‌های سنتی را سریع‌تر انجام دهند، نه اینکه با آن راه و ارزش جدیدی خلق کنند .

افزایش فاصله بین پلتفرم‌های جهانی و وضعیت داخلی

پلتفرم‌هایی که امروز در دنیا End-to-End عمل می‌کنند (هیچ مرحله‌ی «خارج از سیستم» و هیچ تعامل دستی یا کاغذی در کل مسیر وجود ندارد) ، کل زنجیره‌ ارزش لیزینگ را پوشش می‌دهند: از استعلام اعتبار لحظه‌ای با استفاده از هوش مصنوعی گرفته تا ارزش‌گذاری خودکار دارایی‌ها بر اساس داده‌های بازار و حتی ثبت قراردادهای هوشمند بر بستر بلاکچین و رهگیری فیزیکی و وضعیت بهره‌برداری دارایی از طریق اینترنت اشیا.

در ایران، این اکوسیستم گسسته است:

داده‌های پراکنده: اطلاعات هویتی، مالی و اعتباری مشتریان در سیلوهای جداگانه قرار دارند و تحلیل کل‌نگر دشوار است.

نظارت‌ جزیره‌ای: نبود یک پنجره واحد برای تعامل با نهادهای نظارتی، فرآیندهای انطباق را کند، سخت و هزینه‌بر می‌کند.

زیرساخت‌های هویت دیجیتال: اگرچه پیشرفت‌هایی در دولت الکترونیک حاصل شده، اما اتصال کامل و اعتمادسازی بر بستر هویت دیجیتال برای فرآیندهای مالی پیچیده و هنوز محقق نشده است.

این شکاف فناورانه، لیزینگ را از جریان واقعی اقتصاد جدا کرده است.

درحالی‌که در جهان، تلفن همراه مشتری تبدیل به «کیف دارایی» شده ونشان‌دهنده حقوق و تعهدات او نسبت به دارایی‌های تحت بهره‌برداری است، در کشور ما هنوز برگه چک و امضای فیزیکی نقش کلیدی در انتقال تعهدات دارند

 لزوم سرمایه‌گذاری در زیرساخت داده‌ای

برای بقای شرکت‌های لیزینگ باید از نقش صرفاً «اپراتور قرارداد» خارج شده و به «مدیریت‌کننده ریسک مبتنی بر داده» تبدیل شوند.

این امر نیازمند سرمایه‌گذاری سنگین در:

موتورهای اعتبارسنجی پویا: استفاده از داده‌های غیرسنتی (مانند سوابق پرداخت، اقساط، قبوض، تاریخچه تراکنش‌های خرد) برای سنجش اعتبار لحظه‌ای.

سیستم‌های مدیریت چرخه عمر دارایی: سیستمی که بتواند عمر مفید، استهلاک، هزینه‌های عملیاتی و ارزش بازمانده‌ هر دارایی را در طول قرارداد به صورت زنده محاسبه کند.

حرکت به سمت اقتصاد چابک

لیزینگ به‌طور طبیعی باید تسهیل‌گر گردش سریع دارایی در اقتصاد باشد، نه صندوق حبس منابع مالی و فیزیکی.

اما واقعیت میدانی نشان می‌دهد که بسیاری از شرکت‌های لیزینگ امروزه درگیر فرآیندهای ناکارآمد اداری، دعاوی حقوقی مربوط به مطالبات معوق، مدیریت اموال تملیکی (توقیف شده) و فروش آن‌ها در بازار ثانویه‌بی‌رمق هستند. این وضعیت به معنای خروج سرمایه از دایره‌ی گردش مولد است؛ یعنی سرمایه‌ای که می‌توانست صرف تامین مالی ماشین‌آلات جدید شود، درگیر نقد شوندگی ضعیف دارایی‌های گذشته مانده است.

تضاد با شتاب اقتصادی مدرن

اقتصاد مدرن، با شتابی غیرقابل‌پیش‌بینی به سمت مدل‌های اشتراکی و مصرف بر پایه‌ تجربه حرکت کرده است.

این مدل‌ها نیاز به مالکیت بلندمدت را کاهش داده و تقاضا برای دسترسی منعطف را افزایش می‌دهند.

در این میان، صنعت لیزینگ کشور هنوز می‌کوشد با همان قواعد گذشته برای دهه کنونی تصمیم بگیرد.

دیگر نه مشتری همان است (که به دنبال انعطاف است)، نه مفهوم اعتبار (که باید پویا باشد)، نه معیار ریسک (که باید بر اساس عملکرد لحظه‌ای باشد).

تبدیل شدن به منبع رونق

لیزینگ باید از «جاماندگی از تغییر» دست بردارد و به بازیگر فعال تبدیل شود؛ یعنی به جای منتظر ماندن برای رونق عمومی، خود منبع رونق و نقد شوندگی شود.

این امر مستلزم نوآوری‌های ساختاری زیر است:

اجاره‌به‌شرط بازخریدِ لحظه‌ای:ابزاری برای تزریق نقدینگی فوری به کسب‌وکارها در ازای دارایی‌هایی که قبلاً خریداری کرده‌اند، بدون نیاز به فرآیندهای پیچیده .

استفاده از داده‌های بانکی باز: در صورت فراهم شدن زیرساخت‌های لازم، دسترسی به جریان‌های نقدی مشتری (به جای تکیه صرف بر دارایی‌های وثیقه)، امکان اعتبارسنجی پویا و ریسک‌سنجی دقیق‌تر را فراهم می‌کند.

پلتفرم‌های واسط دارایی:ایجاد بازارهایی که شرکت لیزینگ بتواند دارایی‌های مستهلک‌شده‌ خود را به سرعت و با کمترین اصطکاک، به فروش برساند یا به شرکت‌های کوچک‌تر اجاره دهد تا بازیافت سرمایه در زمان واقعی ممکن شود.

آینده‌ای نامعمول اما ممکن

اگر قرار باشد آینده‌ی این صنعت را در یک جمله خلاصه کنیم، باید گفت: لیزینگ در ایران یا به زیست‌بوم دارایی تبدیل می‌شود و یا در زیست‌بوم بدهی فرو می‌رود.

این یک دوراهی استراتژیک است که بقا یا زوال شرکت‌های لیزینگ را تعیین می‌کند.

تفاوت زیست‌بوم دارایی در مقابل زیست‌بوم بدهی

ویژگی زیست‌بوم بدهی

زیست‌بوم بدهی

زیست‌بوم دارایی

منطق اصلی

وام‌دادن

بهره‌وری و بازچرخش دارایی

محور ترازنامه

مطالبات از مشتری

دارایی‌های تحت مدیریت

تمرکز فناوری

اتوماسیون پرداخت

پلتفرم دارایی

نگاه به مشتری

بدهکار

کاربر ارزش و شریک تجربه

سودآوری

از نرخ سود و دیرکرد

حرکت ازمدیریت عمردارایی به خلق تجربه

زیست‌بوم بدهی، جغرافیای مالی‌ای است که در آن سرمایه به بدهی تبدیل می‌شود و ارزش، در محاسبات نرخ سود خلاصه می‌ شود.

اما زیست‌بوم دارایی، قلمرویی است که سرمایه در چرخه عمر دارایی گردش می‌کند، تجربه می‌آفریند و ارزش پایدار خلق می‌ کند.

زیست‌بوم دارایی یعنی بازآرایی کامل منطق اقتصاد از «تضمین بدهی» به «خلق ارزش دارایی» در این اقلیم، دارایی نه وثیقه وام، بلکه ابزار تجربه و منبع بازتولید اقتصادی است و لیزینگ، معمار این گردشِ هوشمندِ ارزش به‌شمار می‌آید.

تغییر شاخص‌های سنجش

نسل جدید لیزینگ، باید براساس شاخص‌های کلان مالی متفاوتی سنجیده شود.

تمرکز نباید بر سود خالص قراردادهای منفرد باشد، بلکه باید بر ارزش تجمعی دارایی‌ها و کارایی آن‌ها معطوف شود؛

میزان دارایی‌های تحت مدیریت فعال و مولد، نه صرفاً حجم قراردادهای منعقد شده باشد و بازدهی واقعی حاصل از دارایی در طول عمر مفید آن، شامل درآمد اجاره، کاهش هزینه‌های عملیاتی مشتری (به دلیل استفاده از تجهیزات بهتر) و ارزش بازمانده باشد.

در این نگاه نو، دارایی همانند موجودی زنده‌ای است که در هر لحظه باید دیده، ارزیابی و مولد شود.

مدل‌های مالیاتی و حسابداری باید به گونه‌ای تنظیم شوند که نگهداری دارایی مولد (حتی اگر قراردادش تمام شده باشد) به‌صرفه‌تر از انباشت مطالبات سوخته باشد.

 ظهور پلتفرم‌های خدمات یکپارچه

شرکت‌هایی که بتوانند این نگاه نو را در ساختار خود تزریق کنند و نگاه مدیریتی خود را از «بدهکار» به «مالک و ارائه‌دهنده خدمت» تغییر دهند، به‌سرعت تبدیل به Platform Provider خواهند شد.

به نحوی که لیزینگ زیرساختی دیجیتال فراهم می‌کند تا دیگران (مشتریان، تأمین‌کنندگان مالی و دارایی، بیمه و..) بتوانند روی آن پلتفرم با یکدیگر تعامل یا معامله کنند.

به‌عبارت ساده، پلتفرم‌پراوایدر خودش «بازار» ایجاد می‌کند، نه فقط «کالا» یا «قرارداد».

این پلتفرم‌ها فراتر از تامین مالی عمل می‌کنند و خدمات مالی و بیمه مربوط به دارایی را در یک تجربه‌ واحد تلفیق می‌کنند.

این همان نقطه‌ای است که «لیزینگ سنتی» تمام می‌شود و «اقتصاد دارایی» آغاز می‌شود، جایی که مشتری برای دسترسی به عملکرد دستگاه وقت، پول می‌دهد نه برای خرید خود دستگاه.

 نقش سیاست‌گذار و افق اصلاح

صنعت لیزینگ ایران نیازمند بازنگری اساسی در قوانین و مقررات است.

قواعد فعلی بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار، بیشتر برای کنترل ریسک در بازار بدهی‌های کلان طراحی شده‌اند تا برای تحریک نوآوری در بازار دارایی‌های خرد و متوسط.

 از کنترل ریسک تا تحریک نوآوری

اگر سیاست‌گذار بخواهد واقعاً از ظرفیت لیزینگ برای رشد اشتغال، نوسازی سریع ناوگان تولیدی و تامین مالی خرد استفاده کند، باید نگاهش را از «مهار» مطلق به «مشارکت فعالانه» تغییر دهد.

این مشارکت می‌تواند در چند حوزه تعریف شود:

استانداردسازی قراردادها: تعریف چارچوب‌های استاندارد برای انواع لیزینگ‌های نوین (عملیاتی در مقابل مالی) برای کاهش اصطکاک‌های حقوقی و قراردادی.

تسهیل استفاده از داده‌های اعتبار عمومی: در کشورهای موفق، نهاد تنظیم‌گر بخشی از داده‌های اعتباری را در اختیار شرکت‌های لیزینگ قرار می‌دهد تا رقابت بر سر کارایی بالا بگیرد، نه صرفاً بر سر نرخ سود پرداختی (که عمدتاً تابعی از نرخ پایه بانک مرکزی است).

مقررات متناسب با فناوری: تسهیل فرآیندهای ثبت قراردادهای الکترونیکی و استفاده از امضای دیجیتال برای کاهش هزینه‌های تراکنش‌های خرد.

آینده از آنِ نهادهایی است که یاد بگیرند رگولاتور را شریک تحول ببینند، نه مانع اصلی آن.

مقررات نباید مانع از استفاده از مدل‌های نوآورانه مانند اجاره‌ بلندمدت تجهیزات پزشکی یا انرژی‌های تجدیدپذیر شوند.

چالش نقدشوندگی در بازار ثانویه

یکی از بزرگترین موانع، نبود یک بازار ثانویه شفاف و فعال برای دارایی‌های لیزینگ شده است.

هنگامی که یک شرکت لیزینگ مجبور می‌شود به دلیل عدم پرداخت توسط مستأجر، یک دستگاه سنگین یا یک ناوگان خودرو را تملک کند، فرآیند فروش مجدد آن باید بسیار سریع‌تر از فرآیندهای قضایی فعلی باشد. سیاست‌گذار می‌تواند با تعریف سازوکارهای حراج‌های آنلاین تحت نظارت، نقدشوندگی این دارایی‌ها را تضمین کند.

جمع‌بندی:

ما در آغاز عصری هستیم که دارایی نه فقط موضوع معامله، بلکه زبان جدید اعتماد است.

اعتباردهی در اقتصاد آینده، بر مبنای اثبات توانایی در استفاده مولد از دارایی‌ها شکل می‌گیرد، نه بر اساس سابقه بازپرداخت بدهی‌های گذشته.

لیزینگ اگر بتواند این زبان را بفهمد و بازگو کند، یعنی تمرکز را از "دریافت پول" به "تولید ارزش توسط دارایی" منتقل کند، دوباره به موتور حرکت اقتصاد واقعی بدل می‌شود.

اما اگر همچنان در دایره‌ وام، تضمین و چک بماند، دیر یا زود جای خود را به پلتفرم‌هایی خواهد داد که مفهوم «مالکیت» را بازتعریف کرده‌اند؛ شرکت‌هایی که در وهله اول ارائه‌دهنده "تجربه دسترسی" هستند و خدمات مالی تنها بخشی از بسته آن‌هاست.

تحول، اجتناب‌ناپذیر است؛ تنها انتخاب ما، سرعت همگامی با آینده است.

فرصت برای تبدیل شدن به تسهیل‌گر اصلی گردش سرمایه و فناوری در ایران در حال حاضر مهیاست، اما این پنجره برای همیشه باز نخواهد ماند.

کارشناس صنعت لیزینگ

copied
نظر بگذارید