اختصاصی چابک آنلاین؛

متغیرهای کلیدی اثرگذار بر نکول اقساط مشتریان در لیزینگ خودرو و کالای مصرفی

صنعت لیزینگ خودرو و کالا های مصرفی در ایران تنها به‌عنوان یک ابزار تأمین مالی متعارف قابل تعریف نیست؛ بلکه به منزله یکی از ارکان کلیدی توسعه بازارو تسهیل‌کننده تحقق تقاضای واقعی مصرف‌کنندگان عمل می‌کند.

متغیرهای کلیدی اثرگذار بر نکول اقساط مشتریان در لیزینگ خودرو و کالای مصرفی

 این صنعت، با ایفای نقش میانجی میان تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان ، نه‌تنها به پویایی بازار یاری می‌رساند، بلکه بر جریان سرمایه‌گذاری و اشتغال در زنجیره ارزش خودرو و کالای مصرفی نیز تأثیرگذار است.

با این حال، دوام و سودآوری شرکت‌های لیزینگ به‌طور بنیادین به میزان کارآمدی آن‌ها در مدیریت ریسک اعتباری وابسته است؛ ریسکی که ناشی از احتمال ناتوانی مشتریان در ایفای تعهدات مالی و بازپرداخت اقساط است.

 در این میان، نکول یا تأخیر در بازپرداخت اقساط یکی از جدی‌ترین تهدیدها برای سلامت مالی و پایداری عملیاتی شرکت‌های لیزینگ محسوب می‌شود.

افزایش نرخ نکول، نه‌تنها باعث کاهش جریان نقدی ورودی و افزایش هزینه‌های پیگیری و وصول مطالبات می‌شود، بلکه در سطح کلان‌تر می‌تواند به انقباض اعتبارات، کاهش قدرت وام‌دهی و ایجاد اختلال در چرخه عرضه و فروش خودرو منجر شود.

در چنین شرایطی، شناسایی علمی و نظام‌مند عوامل مؤثر بر نکول  نه یک انتخاب مدیریتی، بلکه یک ضرورت راهبردی برای بقا، سودآوری و رقابت‌پذیری شرکت‌های لیزینگ در بازار پرچالش امروز است.

 تنها از طریق تحلیل دقیق داده‌های اعتباری، درک رفتار بازپرداخت مشتریان و مدل‌سازی ریسک می‌توان چارچوبی کارآمد برای کنترل نکول و ارتقای کیفیت پرتفوی اعتباری ایجاد کرد.

 در این بخش، ضمن به‌کارگیری رویکردی تحلیلی و داده‌محور، محرک‌ها و شاخص‌های پیش‌بینی‌کننده رفتار اعتباری مشتریان در صنعت لیزینگ خودرو و کالاهای مصرفی مورد کنکاش قرار می‌گیرد. 

این امر، زمینه‌ساز تدوین راهبردهای مؤثرتر در مدیریت ریسک و افزایش استحکام سبد اعتباری شرکت‌های لیزینگ خواهد شد.

تحلیل جامع عوامل مؤثر بر نرخ نکول اقساط در صنعت لیزینگ

بررسی و شناسایی عوامل اثرگذار بر نکول اقساط در صنعت لیزینگ، گامی کلیدی در مدیریت ریسک اعتباری و ارتقای پایداری مالی شرکت‌های لیزینگ به شمار می‌رود. 

به‌طور کلی، این عوامل را می‌توان در چهار گروه اصلی شامل متغیرهای کلان اقتصادی، ویژگی‌های فردی و مالی مشتری، مشخصات قراردادی تسهیلات لیزینگ و ویژگی‌های ذاتی کالا مثلا خودرو به‌عنوان وثیقه دسته‌بندی کرد.

۱. عوامل کلان اقتصادی (Macroeconomic Factors): معماری محیط ریسک

ساختار و پویایی‌های اقتصاد کلان، چارچوب کلی محیط ریسک اعتباری را شکل می‌دهد. 

مشتریان لیزینگ در بستری عمل می‌کنند که متغیرهای اقتصاد کلان همچون تورم، اشتغال، رشد اقتصادی و نوسانات ارزی، مستقیماً بر رفتار بازپرداخت آنان تأثیر می‌گذارد.

تورم ساختاری و پایدار:

تورم مزمن، یکی از مخرب‌ترین پدیده‌ها در اقتصاد محسوب می‌شود.

 افزایش مداوم سطح عمومی قیمت‌ها موجب کاهش قدرت خرید واقعی خانوارها می‌ شود. 

حتی با رشد اسمی درآمد، هزینه‌های ضروری زندگی (مسکن، خوراک، درمان و سایر مخارج جاری) با سرعت بیشتری افزایش یافته و سهم قابل تخصیص از درآمد به بازپرداخت اقساط کاهش می‌یابد. 

بنابراین، مشتری‌ که در ابتدای عقد قرارداد، از توان پرداخت کافی برخوردار بوده، ممکن است در نتیجه افزایش ناگهانی هزینه‌های زندگی، به سرعت دچار مشکل نقدینگی و در نهایت نکول شود.

نرخ بیکاری و نااطمینانی شغلی:

افزایش بیکاری یا احساس ناامنی شغلی، از مهم‌ترین متغیرهای تضعیف‌کننده توان بازپرداخت تعهدات مالی است. 

از دست دادن شغل به معنای قطع منبع اصلی درآمد بوده و عملاً احتمال نکول را بسیار بالا می‌برد. 

حتی در شرایطی که شغل حفظ می‌شود، نگرانی از تعدیل نیرو یا عدم تمدید قرارداد کاری، باعث تغییر اولویت‌های پرداخت مشتری شده و اقساط لیزینگ ممکن است در رده‌ پایین‌تری از پرداخت‌ها قرار گیرد.

رکود اقتصادی و کاهش رشد تولید:

در دوره‌های رکود، کاهش فعالیت‌های اقتصادی، افت درآمد بنگاه‌ها و افزایش نااطمینانی اقتصادی، توان مالی مشتریان را به‌ویژه در میان صاحبان کسب‌وکارهای کوچک و مشاغل آزاد تضعیف می‌کند. 

این گروه از مشتریان که بخش قابل توجهی از پورتفوی شرکت‌های لیزینگ را تشکیل می‌دهند، در چنین شرایطی با ریسک نکول بالاتری مواجه می‌شوند.

نوسانات نرخ ارز و اثرات آن بر بازار خودرو و کالا های مصرفی:

در اقتصادی که قیمت خودرو به‌طور مستقیم از نوسانات نرخ ارز تأثیر می‌پذیرد، تغییرات نرخ ارز دو پیامد عمده دارد.

از یک سو، افزایش نرخ ارز موجب رشد ارزش بازار خودرو می‌شود که به‌عنوان وثیقه، ریسک بازیافت دارایی را کاهش می‌دهد.

 اما از سوی دیگر، افزایش قیمت قطعات یدکی و هزینه‌های نگهداری، فشار مالی بر خانوار را افزایش داده و احتمال نکول را بالا می‌برد. 

ازاین‌رو، اثر خالص نوسانات ارزی بر نکول، تابع تعامل میان این دو اثر متضاد است.

۲. عوامل خرد مرتبط با مشتری (Borrower-Specific Factors): تحلیل ساختار ریسک فردی

در سطح خرد، ترکیب ویژگی‌های مالی، رفتاری و جمعیت‌شناختی مشتریان، بنیان اصلی فرآیند اعتبارسنجی را تشکیل می‌دهد و نقش مهمی در پیش‌بینی احتمال نکول آنان ایفا می‌کند.

 سابقه اعتباری افراد از جمله شاخص‌های کلیدی در این ارزیابی به شمار می‌رود؛ به‌گونه‌ای که وجود سوابقی نظیر چک‌های برگشتی، اقساط معوق یا بدهی‌های تسویه‌نشده در سایر مؤسسات مالی و بانکها ، بیانگر ضعف در انضباط مالی و نشانه‌ای هشدار دهنده برای واحدهای ارزیابی ریسک است. 

بهره‌گیری از سامانه‌های جامع و متمرکز اعتبارسنجی همچون سامانه «سمات» بانک مرکزی و سایر سامانه های اعتبارسنجی ، امکان تحلیل دقیق‌تر و تصمیم‌گیری مبتنی بر داده را در این زمینه فراهم می‌سازد.

در کنار سوابق اعتباری، سطح و پایداری درآمدی نیز عامل تعیین‌کننده‌ای در ارزیابی توان بازپرداخت مشتری به شمار می‌رود. پایداری جریان درآمدی معمولاً اهمیت بیشتری نسبت به میزان مطلق درآمد دارد؛ به‌ویژه کارمندان دولت یا شرکت‌های بزرگ که از حقوق ثابت برخوردارند، به دلیل ثبات اقتصادی، ریسک نکول کمتری دارند.

 در مقابل، افراد دارای درآمدهای فصلی، پیمانکاری یا پروژه‌ای، به دلیل نوسانات جریان نقدی، بیشتر در معرض ریسک بازپرداخت قرار می‌گیرند. 

در این میان، شاخص نسبت بدهی به درآمد (DTI) به عنوان ابزار تحلیلی اصلی برای سنجش ظرفیت بازپرداخت شناخته می‌شود؛ به‌گونه‌ای که افزایش این نسبت، حاکی از کاهش انعطاف مالی مشتری در مواجهه با شوک‌های اقتصادی است.

ویژگی‌های جمعیت‌شناختی نیز تأثیر معناداری بر رفتار اعتباری دارند. مشتریان میانسال معمولاً از ثبات شغلی و خانوادگی بیشتری برخوردار بوده و احتمال نکول کمتری دارند، در حالی که افراد جوان‌تر یا بازنشسته به دلیل نوسانات درآمد و شرایط خاص سنی، ریسک‌پذیرترند. 

وضعیت تأهل و ساختار خانوار نیز نقش دوگانه‌ای ایفا می‌کند؛ از یک سو، تعهدات خانوادگی می‌تواند موجب افزایش مسئولیت‌پذیری مالی شود، اما از سوی دیگر، فشار هزینه‌های معیشتی ممکن است توان بازپرداخت را محدود کند. 

سطح تحصیلات و نوع شغل نیز به عنوان شاخص‌های مکمل مورد توجه‌اند، چرا که افراد تحصیل‌کرده و شاغل در مشاغل تخصصی معمولاً رفتار مالی منضبط‌تر و درآمد باثبات‌تری دارند. 

در نهایت، مالکیت دارایی‌های باارزش مانند مسکن یا زمین به عنوان پشتوانه‌ای مالی تلقی می‌شود که توان فرد در مواجهه با بحران‌های اقتصادی را افزایش داده و احتمال نکول را کاهش می‌دهد.

۳. عوامل مرتبط با ساختار قرارداد لیزینگ (Loan-Specific Factors): طراحی محصول اعتباری

پارامترهای طراحی قرارداد لیزینگ تأثیر مستقیمی بر میزان ریسک نکول دارند و تنظیم هوشمندانه آن‌ها نقشی اساسی در ایجاد توازن میان جذابیت قرارداد برای مشتری و حفظ پایداری مالی شرکت لیزینگ ایفا می‌کند.

 یکی از مهم‌ترین این پارامترها، میزان پیش‌پرداخت است. 

هرچه میزان پیش‌پرداخت بیشتر باشد، احتمال نکول کاهش می‌یابد؛ زیرا از یک‌سو مبلغ کل تسهیلات و در نتیجه اقساط ماهانه کمتر می‌شود، از سوی دیگر توانایی پس‌انداز و انضباط مالی مشتری آشکار می‌شود. 

افزون بر این، زمانی که مشتری سهم قابل‌توجهی از سرمایه شخصی خود را در معامله وارد می‌کند، انگیزه‌ بیشتری برای حفظ دارایی و پایبندی به پرداخت‌ها خواهد داشت.

نسبت تسهیلات به ارزش خودرو یا همان Loan To Value Ratioنیز شاخصی کلیدی در مدیریت ریسک است. 

هرچه این نسبت افزایش یابد و بخش بیشتری از بهای خودرو از محل تسهیلات تأمین شود، احتمال نکول بیشتر می‌شود. 

در چنین شرایطی، وقتی ارزش بدهی مشتری تقریباً با ارزش روز خودرو برابر است، تمایل او به تداوم پرداخت اقساط و حفظ مالکیت کاهش می‌یابد، چرا که وابستگی مالی و روانی او به دارایی کم‌رنگ‌تر است.

از سوی دیگر، مدت بازپرداخت قرارداد نیز اثر قابل توجهی بر ریسک دارد. هرچند طولانی‌تر شدن دوره بازپرداخت موجب کاهش مبلغ اقساط می‌شود و در ظاهر جذاب‌تر است، اما شرکت لیزینگ را در معرض ریسک‌های اقتصادی بلندمدت و تغییرات رفتاری مشتری قرار می‌دهد.

 در دوره‌های زمانی طولانی، استهلاک خودرو، نوسانات اقتصادی و هزینه‌های غیرمنتظره می‌توانند توان پرداخت مشتری را تضعیف کرده و احتمال نکول را افزایش دهند.

در نهایت، نرخ سود تسهیلات باید با دقت و بر مبنای توازن میان بازده مطلوب شرکت و توان مالی مشتری تعیین شود. 

نرخ‌های سود بالا ممکن است درآمد اسمی بیشتری برای شرکت ایجاد کنند، اما هم‌زمان فشار مالی شدیدی بر مشتری وارد کرده و احتمال نکول را افزایش می‌دهند. 

در محیط رقابتی صنعت لیزینگ، هنر مدیریت در یافتن نقطه‌ های  بهینه‌ نهفته است که در آن، سودآوری شرکت و پایداری قراردادها به‌صورت هم‌زمان تضمین شود.

۴. عوامل مرتبط با خودرو (Vehicle-Specific Factors): ماهیت و کیفیت وثیقه

در قراردادهای لیزینگ، خودرو به‌عنوان وثیقه اصلی نقشی تعیین‌کننده در میزان ریسک نکول دارد و ویژگی‌های ذاتی آن می‌تواند مستقیماً بر رفتار بازپرداخت مشتری اثرگذار باشد.

 نوع و برند خودرو از جمله عوامل کلیدی در این زمینه است؛ زیرا خودروهایی که در بازار دست دوم از تقاضای بالایی برخوردارندبه‌ویژه برندهای معتبر و دارای شبکه خدمات پس از فروش گسترده از نقدشوندگی بالاتری برخوردارند.

 در نتیجه، در صورت وقوع نکول، شرکت لیزینگ می‌تواند خودرو را سریع‌تر و با زیان کمتری به فروش رسانده و بخشی از مطالبات خود را بازیابی کند.

از سوی دیگر، سال ساخت و وضعیت فنی خودرو نیز اهمیت زیادی دارد. خودروهای نو معمولاً در سال‌های ابتدایی استفاده با هزینه‌های نگهداری پایین‌تری مواجه‌اند و ریسک بروز خرابی یا هزینه‌های پیش‌بینی‌نشده در آن‌ها کمتر است، در حالی‌که خودروهای کارکرده، به‌ویژه مدل‌های قدیمی، ممکن است هزینه‌های غیرمنتظره‌ای را به مشتری تحمیل کنند. 

این هزینه‌ها در نهایت می‌تواند توان مالی و ظرفیت بازپرداخت مشتری را تحت‌تأثیر قرار دهد.

عامل مهم دیگر، نرخ استهلاک خودرو است. 

در مواردی که ارزش خودرو با سرعتی بیش از روند بازپرداخت اقساط کاهش می‌یابد، امکان بروز وضعیت موسوم به  ((Underwater)) افزایش می‌یابد؛ وضعیتی که در آن بدهی مشتری بیش از ارزش فعلی خودرو می‌شود. 

چنین شرایطی انگیزه مالی مشتری برای تداوم پرداخت اقساط را کاهش داده و به‌طور طبیعی احتمال نکول را افزایش می‌دهد.

تحلیل نظام‌مند عوامل فوق نشان می‌دهد که نکول اقساط در لیزینگ، حاصل برهم‌کنش پیچیده‌ای میان متغیرهای اقتصادی، رفتاری، قراردادی و کالایی است. 

 شرکت‌های لیزینگ برای کنترل این ریسک، نیازمند مدل‌های اعتبارسنجی چندبعدی، سیستم‌های هشدار زودهنگام و طراحی هوشمندانه محصولات اعتباری هستند تا بتوانند پایداری مالی خود را در شرایط ناپایدار اقتصاد کلان حفظ کنند.

راهکارهای استراتژیک برای مدیریت و کاهش ریسک نکول

با درک عمیق و نظام‌مند از عوامل مؤثر بر بروز نکول، شرکت‌های لیزینگ می‌توانند مجموعه‌ای از راهبردهای جامع، ترکیبی از اقدامات پیشگیرانه و واکنشی، را برای حفظ سلامت پرتفوی اعتباری و کاهش زیان‌های احتمالی طراحی و پیاده‌سازی کنند. 

این راهکارها نه‌تنها به بهبود مدیریت ریسک کمک می‌کنند، بلکه کارایی تصمیم‌گیری و پایداری مالی شرکت را نیز ارتقا می‌دهند.

در فضای رقابتی و متحول کنونی صنعت لیزینگ، اتکا به روش‌های سنتی ارزیابی اعتبار که عمدتاً مبتنی بر قضاوت انسانی هستند، دیگر پاسخگوی پیچیدگی‌های بازار نیست. 

شرکت‌های لیزینگ ناگزیرند به سمت بهره‌گیری از مدل‌های پیشرفته و داده‌محور اعتبارسنجی حرکت کنند. این مدل‌ها با استفاده از تحلیل داده‌های تاریخی و رفتاری مشتریان و ترکیب شاخص‌هایی نظیر سوابق بازپرداخت، نوع دارایی مورد لیزینگ، وضعیت اقتصادی و ویژگی‌های جمعیت‌شناختی، امکان برآورد دقیق و کمی ریسک نکول را فراهم می‌سازند.

در نتیجه، تصمیم‌گیری‌های اعتباری از حالت ذهنی و شخصی خارج شده و بر مبنای چارچوبی علمی، شفاف و قابل اعتماد انجام می‌شود.

از سوی دیگر، طراحی پویا و هوشمندانه شرایط قرارداد یکی از ابزارهای کلیدی در مدیریت ریسک اعتباری به شمار می‌آید.

 تنظیم مفاد قرارداد باید متناسب با سطح ریسک هر مشتری انجام گیرد؛ به‌گونه‌ای که برای متقاضیان با ریسک بالاتر، شروطی همچون افزایش مبلغ پیش‌پرداخت، کاهش نسبت وام به ارزش دارایی (LTV) و کوتاه‌تر کردن دوره بازپرداخت در نظر گرفته شود.

این رویکرد به توزیع منطقی‌تر ریسک در سبد اعتباری شرکت منجر شده و احتمال نکول در میان گروه‌های پرریسک را به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد.

ریسک اعتباری ماهیتی پویا دارد و در طول زمان، دستخوش تغییر می‌شود؛ ازاین‌رو، پایش مستمر رفتار مشتریان و استقرار سیستم‌های هشدار زودهنگام اهمیتی حیاتی دارد.

 این سیستم‌ها قادرند نشانه‌های اولیه بروز فشار مالی را  مانند تأخیرهای مکرر در پرداخت یا تغییر در الگوی گردش حساب‌ها شناسایی کنند و از طریق اطلاع‌رسانی به‌موقع، امکان مداخله مؤثر را فراهم آورند.

اقداماتی نظیر تماس سریع با مشتری و ارائه راهکارهای حمایتی می‌تواند از گسترش تأخیرهای جزئی به بحران‌های اعتباری جدی جلوگیری کند و ثبات پرتفوی را حفظ کند.

در زمینه وصول مطالبات نیز، رویکردی صرفاً قضایی یا سخت‌گیرانه معمولاً نتیجه مطلوبی در بر ندارد. 

بسیاری از موارد عدم پرداخت ناشی از مشکلات موقت مالی یا رخدادهای غیرمنتظره مانند بیماری، بیکاری یا بحران‌های کوتاه‌مدت اقتصادی است.

در چنین مواردی، اتخاذ سیاستی منعطف و مشتری‌محور از طریق تمدید موقت مهلت بازپرداخت، بازسازی ساختار بدهی یا تعدیل موقتی اقساط می‌تواند ضمن کمک به مشتری برای عبور از بحران، رابطه بلندمدت و اعتماد متقابل میان او و شرکت را نیز حفظ کند. 

این رویکرد در نهایت موجب کاهش زیان‌های ناشی از نکول می‌شود.

نتیجه گیری:

نکول اقساط در صنعت لیزینگ خودروو کالاهای مصرفی در ایران یک پدیده پیچیده و چندلایه است که تحت تأثیر عوامل متنوعی شکل می‌گیرد؛ از جمله نوسانات و عدم قطعیت‌های اقتصاد کلان، ویژگی‌های رفتاری و مالی مشتریان، طراحی و ساختار قراردادهای اعتباری و همچنین شرایط پویا و رقابتی بازار خودرو و کالای مصرفی. 

شرکت‌های لیزینگ که قصد دارند در چنین محیطی عملکرد پایدار و موفقی داشته باشند، نمی‌توانند تنها بر چند شاخص محدود ریسک تمرکز کنند.

 به جای آن، اتخاذ رویکردی جامع و یکپارچه ضروری است؛ رویکردی که در آن، فرآیندهای اعتبارسنجی با دقت علمی تدوین می‌شوند، قراردادها به گونه‌ای طراحی و مهندسی می‌شوند که با پروفایل ریسک هر مشتری تطابق داشته باشند و سیستم‌های مدیریتی به منظور شناسایی سریع نشانه‌های اولیه ریسک و واکنش مؤثر به آن‌ها، به‌طور مستمر فعال باشند.

 در نهایت، شناخت عمیق عوامل و مکانیسم‌های ایجاد نکول، مهم‌ترین ابزار برای پیشگیری مؤثر و مدیریت هوشمند ریسک در صنعت لیزینگ محسوب می‌شود.

مدیر لیزینگ و قرارداد شرکت واسپاری فراز اندیشان صنعت و توسعه

 

copied
نظر بگذارید