اختصاصی چابک آنلاین؛
لیزینگها پل ارتباطی فراموش شده در صنعت خودرو
محمد خانخانی زاده، مدیر عملیات شرکت واسپاری هوشمند فردا: بازارخودرو در ایران همیشه صحنهای پر از تناقض بوده است،از یک طرف مردم با درآمدی محدود و نیاز به خودرویی مطمئن و از طرف دیگر خودروسازانی که به هر بهانهای، شاید از کیفیت زده و به قیمتها هم افزودهاند.

به گزارش چابک آنلاین، اما در میانه این کشاکش، بازیگری وجود داشت که هرگز دیده نشد اما بار اصلی را به دوش کشید، لیزینگها.
ناجیانی فراموششده
دردهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰، زمانی که خودروسازان داخلی با بحران نقدینگی و افت فروش روبهرو بودند، این لیزینگها بودند که به میدان آمدند.
خودروهای وارداتی با کیفیت، به لطف سیاستهای بازتر از امروز، به کشور میآمد و هرکس کمی همت میکرد میتوانست صاحب خودرویی آبرومند شود.
اما در همان بازار، تولیدات داخلی با کیفیت پایین روی دست خودروسازان مانده بود.
لیزینگها با ارائه تسهیلات خرید، این خودروهای نه چندان با کیفیت داخلی را هم به فروش رساندند و عملاً خودروسازان را از ورشکستگی نجات دادند.
ویژگی مهم لیزینگ این است که خودرو در رهن باقی میماند.
همین مسئله باعث شد تا دست دلالها کوتاه شود و خودرو به راحتی وارد بازار سیاه نشود.
به زبان ساده، لیزینگ تضمین میکرد خودرو به دست مصرفکننده واقعی برسد، نه به جیب دلال ها.
به همین دلیل میتوان گفت لیزینگها در همان روزها، نقش یک ترمز تورمی را ایفا کردند؛ مانع از حباب قیمتی شدند و بازار را به ثبات نسبی رساندند.
اما داستان از اینجا روی برگرداند، بازاری که روزی لیزینگها ناجیاش بودند، کمکم به نفع خودروسازان و واسطه گران تغییر مسیر داد.
تولید به جای افزایش،کاهش یافت؛ عرضه خودرو از مسیر طبیعی خارج شد وخرید ماشین با قرعهکشی میسر شد.
بخشی از خودروها هم راهی بورس کالا شدند؛ مسیری که بیشتر شبیه یک بازی پیچیده برای کنترل قیمت بود تا ابزاری برای عدالت در عرضه.
درکنار همه اینها، خودروسازان با بهرهگیری از شرکتهای تابعه، خودرو را به مسیرهایی هدایت کردند که بیش از آنکه به نفع مردم باشد، سود آنها را تضمین میکرد.
این روند نه تنها بیاعتمادی عمومی را تشدید کرد، بلکه سرمایههای خرد خانوارها را هم از مسیرهای طبیعی توسعه دور ساخت.
به جای آنکه این منابع درصنایع مولد یا بخشهای سازنده اقتصاد جریان یابد، در حسابها بلوکه شد؛ صرفاً برای آنکه شاید شانس خرید یک خودرو نصیب متقاضی شود.
به این ترتیب، سرمایهای که میتوانست موتور محرک تولید کشور باشد، در فرایند پیچیده و یا سوداگری گرفتار شد.
نتیجه روشن بود: مردمی که روزی به امید دسترسی به خودروی مناسب در صف خرید ایستاده بودند، ناامید شدند.
و شرکای تجاریای چون لیزینگها، که روزگاری ناجی خودروسازان بودند، عملاً کنار گذاشته شدند.
به نظر می رسد که خودروسازان، نه تنها نتوانستند که مصرفکننده را راضی نگه دارند، بلکه دست همان یار دیرین خود را هم رها کردند.
راه نجات کجاست؟
تجربه سالهای گذشته نشان داد که حضور لیزینگها میتواند به بازار خودرو شفافیت و ثبات بدهد.
لیزینگ هم دست دلالها را کوتاه میکند، هم مطمئن خودرو به مصرفکننده نهایی میرسد.
اما تا زمانی که خودروسازان نگاه کوتاهمدت داشته باشند، این چرخه معیوب ادامه خواهد داشت.
اگر قرار است عدالت در بازار خودرو رعایت شود، باید دوباره به نقش لیزینگها بهعنوان ناجیهای فراموششده این صنعت اعتماد شود.
تنها راه نجات این است که نهاد ناظر تبدیل به نهاد حامی شود و سیاست خود را نسبت به لیزینگ ها تغییر دهد.