اختصاصی چابک آنلاین؛
صلاحیت حرفهای مدیران؛ حلقه گمشده در مسیر حرفهایگرایی صنعت بیمه
صنعت بیمه ایران را شاید بتوان از نخستین بخشهای اقتصادی کشور دانست که بهصورت رسمی و نظاممند برای احراز صلاحیت حرفهای مدیران ارشد شرکت های بیمه مقرراتی مدون در اختیار دارد.
شورای عالی بیمه سالها پیش آییننامهای را به تصویب رساند که طی آن، احراز صلاحیت اعضای هیأتمدیره، هیأت عامل و مدیرعامل شرکتهای بیمه باید بر مبنای شاخصهای حرفهای، تخصصی و تجربی صورت گیرد.
این اقدام در زمان خود گامی رو به جلو و الگویی قابلتوجه برای سایر نهادهای مالی و اقتصادی بود؛ اما اجرای این مقررات، همانند بسیاری از سیاستهای درست در ایران، به میزان جدیت و رویکرد مدیریتی بیمه مرکزی وابسته بوده است.
در سالهای گذشته، روسای کل بیمه مرکزی هر یک با نگاه و سیاست خاص خود به این آییننامه نگریستهاند.
گاه اجرای سختگیرانه و دقیق آن در دستور کار قرار گرفته و گاه با سهلگیری یا حتی تحت تأثیر ملاحظات سیاسی و رایزنی های بیرونی، برخی انتصابات از فیلتر صلاحیت حرفهای عبور کردهاند که موجب شگفتی و گلایه فعالان و کارشناسان صنعت بیمه شده است.
طبیعی است که هرگونه انعطاف بیضابطه در چنین فرآیندی، نهتنها روح آییننامه را تضعیف میکند بلکه مسیر حرفهایگرایی در این صنعت را نیز کند و پرهزینه میسازد.
اگر بیمه مرکزی با رویکردی قاطع، منسجم و مستقل، اجرای بدون تنازل این آییننامه را در دستور کار خود قرار دهد، میتوان انتظار داشت که صنعت بیمه بهتدریج به سمت تخصصیتر شدن، ارتقای کارآمدی مدیریتی و شکلگیری فرهنگ پاسخگویی حرکت کند.
خوشبختانه نشانههایی از اهتمام بیشتر بیمه مرکزی در دولت جدید برای اجرای دقیق و بیکموکاست مقررات احراز صلاحیت حرفهای به چشم میخورد؛ اقدامی که اگر استمرار یابد، میتواند به بازسازی سرمایه اجتماعی این نهاد و افزایش اعتماد عمومی نسبت به شایستگی مدیران صنعت بیمه بینجامد.
با این حال، هنوز یکی از حلقههای مهم و مغفول در این فرایند، نبود سازوکار مشخص برای ارزیابی عملکرد مدیران پس از پایان دوره مسئولیت است.
بر اساس سنتی درست، بیمه مرکزی هنگام صدور تأییدیه صلاحیت حرفهای برای مدیران، اهداف، انتظارات و مأموریتهایی را بهصورت مکتوب به آنان ابلاغ میکند.
با این حال، تاکنون گزارشی رسمی از میزان تحقق این اهداف مدیران به صورت روشن منتشر نشده تا مشخص شود هر مدیر عامل پس از پایان مسوولیت خود تا چه حد توانسته در چارچوب مأموریتهای تعیینشده عمل کند و چه میزان از اهداف مقرر را محقق ساخته است.
تدوین و انتشار نظام ارزیابی پسینی برای مدیران عامل شرکتهای بیمه، نهتنها شفافیت و پاسخگویی در صنعت بیمه را تقویت میکند، بلکه موجب خواهد شد فرایند احراز صلاحیت حرفهای از یک اقدام تشریفاتی، به چرخهای واقعی از ارزیابی، اصلاح و ارتقای مداوم کارامدی مدیریت در صنعت بیمه تبدیل شود.
چنین نگاهی، حلقه گمشدهای است که میتواند مسیر حرفهایگرایی در بیمه ایران را تکمیل و تثبیت کند.
کارشناس ارشد بیمه