اختصاصی چابک آنلاین؛
کدام شرکت های بیمه ای در رشد خسارت و مزایای پرداختی صنعت بیمه سهم بیشتری داشته اند؟ + جدول
صورتهای مالی ششماهه نخست سالجاری تصویری گویا اما قابل تامل از وضعیت صنعت بیمه ارائه میدهد، بازاری که از نظر عددی رشد قابلتوجهی را تجربه کرده، اما از نظر کیفیت فنی و پایداری مالی تحت فشار است.
چابک آنلاین، بهاره تاجرباشی، در این دوره، درآمد حق بیمه ناخالص به حدود 181هزار میلیارد تومان رسیده؛ رشدی نزدیک به ۵۰ تا ۵۳ درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته.!
در نگاه اول، چنین افزایشی نشانهای مثبت از توسعه بازار به نظر میرسد، اما خسارت و مزایای پرداختی خالص در همین مدت از 73 هزار میلیارد تومان به 115 هزار میلیارد تومان جهش کرده؛ یعنی رشدی بیش از ۱۰۸ درصد.!
به زبان ساده، صنعت بیمه بیشتر فروخته، اما دو برابر بیشتر خسارت پرداخت کرده که این یعنی رشد پرتفوی بدون توجه به اصول فنی که در عمل به رشد ریسک و فشار مالی منتهی خواهد است.
کدام شرکت ها خوب عمل کردند و چرا؟
در میان این شرکتها، گروهی موفق شدهاند ضمن رشد پرتفو، شیب خسارت را کنترل کنند.
این یعنی سیاستهای نرخگذاری و مدیریت ریسک آنها از تعادل بیشتری برخوردار بوده است.
شرکتهای با عملکرد خوب، بیمه سامان، بیمه رازی، بیمه پاسارگاد و بیمه ما بودند.

این شرکتها رشد پرتفوی مناسبی ثبت کردهاند و در عین حال، رشد خسارت آنها متعادل بوده است.
بهویژه شرکت های بیمه سامان و بیمه رازی که سیاستهای فنیتری را در ترکیب پرتفوی و کنترل خسارتها دنبال کردهاند.
البته بیمه پاسارگاد هم که همچنان از مزیت پرتفوی عمر و سرمایهگذاری بهرهمند است.
اما چه شرکتهایی در دام رشد عددی افتادند؟
در مقابل، برخی شرکتها رشد فروش را در رشتههایی متمرکز کردهاند که ذاتاً خسارتزا هستند.
نتیجه اتخاذ چنین سیاستی اینکه بار مالی قابل توجهی در سمت هزینهها ثبت شده است.
شرکت های بیمه دانا، دی، کوثر، ملت و سرمد رشد پرتفوی داشتهاند، اما شکاف بین رشد حقبیمه و رشد خسارت نشان میدهد سهم بالایی از پرتفویشان در رشتههای پرریسکی مانند درمان و خودرو متمرکز است.

به عبارت سادهتر، این شرکتها بیشتر فروختهاند اما با فاکتور سنگینتری روبهرو شدهاند.
در بازار بیمه، رشد حقبیمه زمانی ارزش دارد که بر اساس ارزیابی دقیق ریسک بوده و با نرخگذاری واقعی همراه باشد.
همچنین، کیفیت پرتفوی حفظ شود و فرآیندهای کنترل خسارت فعال باشد.
در حالیکه امروز شاهدیم بخش قابلتوجهی از رشد پرتفوی برخی از شرکت های بیمه ای ناشی از، تورم عمومی، افزایش هزینه درمان و قطعات خودرو و رقابت برای حفظ سهم بازاراست، نه الزاما نوآوری، توسعه خدمات یا مدیریت هوشمند ریسک.
نتیجه چنین روندی همان چیزی است که اعداد نشان میدهند، بازار بزرگتر شده، اما تابآوری مالی لزوماً قویتر نشده است.
در صنعت بیمه، درآمد حق بیمه ناخالص باید تصویر قدرت فروش و رشد بازار را نشان دهد.
در واقع،خسارت و مزایای پرداختی خالص شاخصی از سلامت فنی و کیفیت ریسکپذیری است.
وقتی این دو شاخص کنار هم قرار میگیرند، واقعیت اقتصاد بیمه خود را نشان میدهد، اگر حقبیمه سریعتر از خسارت رشد کند مساوی است با رشد سالم و سودآور.
واگر خسارت سریعتر از حقبیمه رشد کند مساوی است با رشد هیجانی و فشار مالی.
در گزارش عملکرد نیمه نخست شرکتهای بیمه، تصویر، دقیقاً مورد دوم است، حقبیمه حدود ۵۰ درصد رشد کرده اما خسارتها بیش از ۱۰۸ درصد جهش داشتهاند.
این یعنی بخش قابلتوجهی از این رشد، نه نتیجه توسعه واقعی بیمهگری، بلکه اثر تورم و رقابتهای غیر فنی است؛ و عملاً سود عملیاتی شرکتها را تهدید میکند.
به زبان سادهتر، بازار بزرگتر شد، اما حاشیه سود کوچکتر.
پیام فنی این دادهها برای بازار، روابط مالی صنعت این پیام را روشن میکند، بیمهگری فقط فروش نیست و بیمهگری باید فروشی که به سود تبدیل شود.
تا زمانی که نرخگذاری مبتنی بر داده، کنترل خسارت و مدیریت ریسک در اولویت قرار نگیرد، گردش مالی بیمه هرچه بزرگتر شود، ریسکپذیری آن بیشتر خواهد شد، نه قدرت آن.
دادههای ششماهه نشان میدهد صنعت بیمه ایران در نقطهای حساس قرار دارد.
اگر رویکرد «رشد عددی» بدون اصلاح فنی ادامه پیدا کند، فشار خسارت میتواند سودآوری را در پایان سال تهدید کند.
در نهایت، سؤال اصلی این است، آیا صنعت بیمه از رقابت برای عدد، به رقابت برای کیفیت کوچ خواهد کرد؟
چرا که در بازار امروز، تنها شرکتهایی موفق میمانند که رشد را با نظم فنی، کنترل ریسک و تصمیمگیری مبتنی بر داده همراه کنند؛ نه صرفاً با افزایش سبد پرتفوی.