اختصاصی چابک آنلاین؛

اتفاق خاصی در توسعه بیمه‌نامه‌های نوین و مدرن صنعت بیمه رخ نداده است

تمرکز بیش‌ از حد بر بیمه نامه درمان تاب‌آوری صنعت بیمه را در برابر شوک‌های اقتصادی ضعیف می کند

درسال‌های اخیر،صنعت بیمه در ایران با چالش‌هایی بنیادین در ساختار فنی، توسعه محصول، فرهنگ‌سازی و ضرورت انطباق با تحولات دیجیتال مواجه بوده است.

اتفاق خاصی در توسعه بیمه‌نامه‌های نوین و مدرن صنعت بیمه رخ نداده است

چابک آنلاین، زهرا نامداری، سهم بالای رشته‌های بیمه نامه درمان و شخص ثالث از پرتفوهای شرکت‌های بیمه، فرصت رشد و نوآوری در سایر رشته‌ها را به‌شدت محدود کرده و در بسیاری از موارد، برنامه‌ریزی‌های فنی و توسعه‌ای شرکت‌ها را تحت‌الشعاع قرار داده است. 

ازسوی دیگر، فشار رقابتی بازار وملاحظات اقتصادی، فاصله محسوسی میان داده‌ محوری فنی و نرخ‌گذاری‌های واقعی ایجاد کرده که این موضوع، آینده بیمه‌گری حرفه‌ای را با پرسش‌هایی جدی روبه‌رو کرده است.

درچنین شرایطی،ضرورت بازنگری دررویکردهای کلان، بهره‌گیری مؤثراز فناوری‌های نوین، بازتعریف مفهوم ریسک و ورود هوشمندانه به بازارهای نوظهور، بیش ازهرزمان دیگری احساس می‌شود. 

دراین راستا، برای بررسی عمیق‌ترابعاد مختلف این وضعیت، گفت‌وگویی تفصیلی با "حسین استاد رحیمی"،از کارشناسان صنعت بیمه کشور انجام داده‌ایم که در ادامه از نظر می‌گذرد

چابک آنلاین:با توجه به تجربه شما از بازار بیمه،پس از بیمه‌نامه‌های ثالث و درمان، استقبال مردم بیشتر از کدام رشته‌های بیمه‌ای بوده است؟ 

حسین استاد رحیمی:درسال‌های گذشته، علاوه برتمرکز بربیمه‌های درمان و شخص ثالث، یکی از روندهای قابل توجه در بازار بیمه، رشد واستقبال چشمگیر مردم از بیمه‌های زندگی بوده است. 

این استقبال را می‌توان به‌طورکلی به دو دوره تقسیم کرد.

دردوره نخست، یعنی پیش از بروز شرایط خاص تورمی، بیمه‌نامه‌های زندگی عمدتاً ماهیتی پوشش‌محورداشتند. درآن زمان، به‌دلیل کنترل نسبی تورم، بیمه‌نامه‌های زندگی از توجیه اقتصادی قابل قبولی برای سرمایه‌گذاران برخوردار بودند و به همین دلیل، بخش سرمایه‌گذاری این بیمه‌ها نیز جذابیت داشت.

اما با افزایش تورم و کاهش قدرت خرید، توجیه اقتصادی بخش سرمایه‌گذاری بیمه‌های زندگی تا حد زیادی از بین رفت. 

به‌ویژه آن دسته از بیمه‌گذارانی که با هدف سرمایه‌گذاری اقدام به خرید بیمه‌نامه‌های زندگی کرده بودند امادیگر مزایای مالی پیشین را در این بیمه‌نامه‌ها نمی‌دیدند. 

این موضوع باعث شد وقفه‌ای در رشد و رونق بیمه‌های زندگی ایجاد شود.

با این حال، شرکت‌های بیمه به‌سرعت این خلأ را شناسایی کردند. 

درماه‌های اخیر،شاهد عرضه‌ محصولات جدیدی در حوزه بیمه‌های زندگی با رویکرد سرمایه‌گذاری متناسب با شرایط اقتصادی جدید هستیم. 

این محصولات توانسته‌اند تا حد قابل‌توجهی باردیگر رونق را به بازار بیمه‌های زندگی بازگردانند.

پیش‌بینی می‌شود که این تحرکات، انگیزه‌ها و محصولات جدید بتوانند بار دیگر این بخش از بازار بیمه را فعال و پویا کنند. 

نباید فراموش کنیم که بیمه‌های زندگی، علاوه بر تمام ویژگی‌های مثبتی که درساختار اقتصادی صنعت بیمه ایفا می‌کنند، از یک مزیت برجسته دیگر نیز برخوردارند: نقش قابل‌توجه در ایجاد اشتغال. 

رونق بیمه‌های زندگی می‌تواند به شکلی ملموس بر بازارکار اثرگذار باشد، چرا که طیف گسترده‌ای از فعالان این حوزه، از نمایندگان آیین‌نامه ۹۶ و بازاریابان گرفته تا نمایندگان سنتی جنرال و شبکه‌های فروش گسترده، در این مسیر وارد عمل شده و به درآمد پایدار دست می‌یابند. 

درواقع، رونق این بیمه‌نامه‌ها به معنای پویایی یک اکوسیستم اقتصادیِ زنده و وابسته به نیروی انسانی است.

درماه‌های گذشته، نشانه‌هایی ازحرکت دوباره در مسیر رشد بیمه‌های زندگی مشاهده شده و به‌نظر می‌رسد در آینده نزدیک، رقابت در حوزه سرمایه‌گذاری این بیمه‌نامه‌ها با مدل‌های متنوع‌تر دنبال شود.

چابک آنلاین: به نظر شما تمرکز مداوم صنعت بیمه بر بیمه‌نامه‌های درمان و ثالث چه پیامدهایی می‌تواند برای پایداری و رشد بلندمدت این صنعت در پی داشته باشد؟ 

حسین استاد رحیمی: البته در این حوزه باید قدری واقع‌بینانه‌تر نگاه کنیم. 

آنچه امروز در صنعت بیمه در حال رخ دادن است، به‌ویژه در رشته‌های بیمه درمان و شخص ثالث، نشان می‌دهد که ما با شرایطی خاص مواجه هستیم. 

اگر بخواهیم ابتدا ماهیت این رشته‌ها را بررسی کنیم، درمی‌یابیم که فارغ از ریسک‌های ذاتی، بخش عمده‌ای از چالش‌ها و فشارها در این حوزه، ناشی از تصمیمات و عوامل بیرونی است. 

یعنی بسیاری از ریسک‌ها که به صنعت بیمه تحمیل می‌شود، از کنترل مستقیم بیمه‌گران خارج است.

با این حال، چه بخواهیم و چه نخواهیم، بخش قابل‌توجهی از فعالیت شرکت‌های بیمه در همین دو حوزه متمرکز شده است، به‌ویژه بیمه درمان که هنوز بخش‌هایی از نظام قیمت‌گذاری آن، به‌ویژه برای گروه‌های بیمه‌گذار با جمعیت کمتر از پانزده هزار نفر، فاقد سازوکار مشخص و منسجم است. 

همین موضوع باعث شده تاوضعیت چندان پایداری در این رشته شکل نگیرد و نوسانات، تصمیم‌گیری‌های منطقی را دشوار کند.

یکی از فرض‌های نادرستی که متأسفانه در این سال‌ها در تحلیل بیمه‌نامه‌های درمانی جا افتاده، این است که زیان‌ده بودن این رشته را از پیش فرض می‌گیریم. 

این پیش‌فرض موجب می‌شود فرآیند تحلیل ریسک به‌جای آن‌که مبتنی بر داده‌های واقعی و دقیق نباشدکه این خود مانعی جدی برای طراحی راهکارهای پایدار و مؤثر است.

درحالیکه زیان‌ده بودن یک رشته بیمه‌ای، به‌ویژه بیمه درمان، اساساً با روح فعالیت شرکت‌های بازرگانی درتضاد است، پذیرش این نگاه که بیمه‌نامه‌های درمانی باید زیان‌ده باشند، نیازمند بازنگری جدی است. 

اصلاح این طرز تفکر می‌تواند گام مهمی در جهت حفظ منافع صنعت بیمه باشد؛ چرا که پذیرش پیش‌فرض زیان‌ده بودن، نه‌تنها موجب تضعیف نگاه تحلیلی و خلاقانه به این حوزه می‌شود، بلکه به‌طور مستقیم منافع کلان صنعت را نیز در معرض تهدید قرار می‌دهد.

اگر بخواهیم واقع‌بینانه به وضعیت فعلی نگاه کنیم، باید بپذیریم که شرکت‌های بیمه در سال‌های اخیر نیروی انسانی گسترده‌ای را به این رشته اختصاص داده‌اند. 

همچنین، بخش قابل‌توجهی از پورتفوی بیمه‌ای و جریان نقدینگی شرکت‌ها نیز از همین رشته‌ بیمه درمان تأمین می‌شود. 

از سوی دیگر، بیمه‌های درمانی برای بسیاری از شرکت‌ها، دروازه‌ای برای ورود بیمه‌گذاران به سایر رشته‌های بیمه‌ای به شمار می‌روند؛ به عبارت دیگر، بیمه درمان همچون یک پل ارتباطی برای توسعه فروش محصولات دیگر عمل می‌کند.

باتوجه به این شرایط، به‌نظر نمی‌رسدکه در کوتاه‌مدت، شرکت‌های بیمه تمایلی یا حتی امکانی برای کاهش وابستگی خود به این رشته داشته باشند. 

با این حال، نباید از این واقعیت غافل شد که تمرکز بیش‌ازحد بر بیمه درمان باعث شده بخش‌های دیگر صنعت بیمه، نظیر بیمه‌های زندگی، آتش‌سوزی، مسئولیت، و مهندسی، از توجه و سرمایه‌گذاری مناسب برخوردار نباشند. این عدم تعادل، در بلندمدت می‌تواند منجر به کاهش تنوع سبد خدمات بیمه‌ای و تضعیف تاب‌آوری صنعت در برابر شوک‌های اقتصادی شود.

چابک آنلاین: آیا این تمرکز شدید بر بیمه‌های درمان و شخص ثالث می‌تواند به کمرنگ شدن نوآوری در محصولات بیمه‌ای منجر شود؟ 

حسین استادرحیمی: بله، قطعاً. زمانی که در یک شرکت بیمه، مجموع بیمه‌نامه‌های درمان و شخص ثالث، بین ۶۰ تا ۷۰ درصد از پورتفوی یک شعبه بزرگ استانی را تشکیل می‌دهد، به‌وضوح می‌توان نتیجه گرفت که سایر رشته‌های بیمه‌ای، با تمام ظرفیت‌ها و قابلیت‌هایی که دارند، تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد از سهم بازار آن شرکت را به خود اختصاص داده‌اند. 

در چنین شرایطی، تخصیص منابع نیز به همان نسبت صورت می‌گیرد؛ یعنی نیروی انسانی، کارمزد، هزینه‌های اداری، بازاریابی و بودجه‌های پشتیبان نیز عمدتاً به دو رشته‌ی غالب اختصاص می‌یابد. 

نتیجه این است که شرکت‌های بیمه عملاً فرصت و فضای کافی برای برنامه‌ریزی، توسعه و ورود فعال به سایر رشته‌های بیمه‌ای را از دست می‌دهند. 

این تمرکز نامتعادل، نه‌تنها تنوع محصول را محدود می‌کند، بلکه مانع شکل‌گیری نوآوری‌های واقعی در ساختار خدمات بیمه‌ای می‌شود. 

در بلندمدت، این موضوع می‌تواند منجر به وابستگی خطرناک به چند رشته‌ محدود شده و انعطاف‌پذیری شرکت در برابر تغییرات بازار را کاهش دهد.

چابک آنلاین: نقش تحلیل داده و استفاده از اطلاعات در تصمیم‌سازی‌های فنی شرکت‌های بیمه چقدر جدی است؟

حسین استادرحیمی: ساختار فنی شرکت‌های بیمه، به دلایل متعددی، از جمله تغییر مدل‌های کسب‌وکار، نیازمند بازنگری جدی است. 

مفاهیم ریسک و نحوه‌ حضور در بازار، طی سال‌های اخیر دستخوش تغییرات عمده‌ای شده‌اند و این الزاماً اتفاق بدی نیست، بلکه فرصتی‌ است برای نوسازی بنیادین صنعت بیمه.

پل اصلی برای ورود به این مفاهیم نوین و بازطراحی ساختارهای فنی بیمه، از مسیر تحول دیجیتال می‌گذرد؛ به‌ویژه در حوزه سامانه‌ها، اپلیکیشن‌ها و زیرساخت‌های فناوری. 

این یک پیش‌نیاز اساسی است. 

پیش از آنکه بخواهیم نرخ‌ها، شرایط و طراحی محصولات بیمه‌ای را با واقعیت‌های جدید بازار تطبیق دهیم، باید عقب‌ماندگی خود در حوزه دیجیتال را، نسبت به سایر صنایع، جبران کنیم.

اگرچه در سال‌های اخیر تحرکاتی در این حوزه آغاز شده، اما همچنان صنعت بیمه در مقایسه با سایر صنایع، از عقب‌ماندگی ملموسی رنج می‌برد.

اپلیکیشن‌های کاربردی، سامانه‌های هوشمند، داشبوردهای تحلیل‌محور و اتوماسیون‌های فرآیندی هنوز به‌طور کامل در ساختار صنعت بیمه نهادینه نشده‌اند.

ورود به عرصه‌ی هوش مصنوعی نیز مشروط به همین زیرساخت‌هاست. 

بدون بستر مناسب، هوش مصنوعی نمی‌تواند اثرگذار و اثربخش باشد. 

در حالی که در صورت فراهم بودن زیرساخت، AI می‌تواند نقش بسزایی در ارزیابی دقیق ریسک، تحلیل ریسک‌ پروفایل افراد، شناسایی الگوهای خسارت و کشف تقلب‌های بیمه‌ای ایفا کند. 

در واقع، هوش مصنوعی می‌تواند چشمان تیزبین بیمه‌گر مدرن باشد، اما این چشم‌ها زمانی باز خواهند شد که اسکلت دیجیتال صنعت بیمه از نو ساخته شود.

هوش مصنوعی می‌تواند حتی در تحلیل و ارزیابی دقیق ریسک افراد در حوزه بیمه‌های زندگی نقش‌آفرینی کند. اگر هدف ما ایجاد یک تحول معنادار در بیمه‌های زندگی است، لازم است اقدامات اساسی در حوزه فناوری انجام دهیم.

به‌ویژه در جبران عقب‌ماندگی‌هایی که تاکنون در این زمینه داشته‌ایم، باید سریع، هدفمند و جدی عمل کنیم.

وقتی زیرساخت‌ها فراهم باشد و داده‌های دقیق در اختیار بیمه‌گران و بیمه‌گذاران قرار گیرد، می‌توان گام‌هایی مهم و مؤثر در ارتقاء فنی محصولات بیمه‌ای برداشت. 

photo_2025-07-26_12-42-11

این مسئله یک پیش‌شرط بنیادی برای مدرن‌سازی صنعت بیمه است.

در کنار این موضوع،یک نکته‌ مهم دیگر نیز مطرح بوده که می‌تواند در بلندمدت به اصلاح ساختار فنی  شرکت‌ های  بیمه ای منجر شود: تمایز میان تبلیغات، برندسازی و فرهنگ‌سازی. 

متأسفانه، امروز همچنان فرهنگ‌سازی بیمه با تبلیغات بیمه‌ای اشتباه گرفته می‌شود. 

در حالی‌که تبلیغات فعالیتی است که شرکت‌های بیمه با بودجه‌های مشخص انجام می‌دهند، اما فرهنگ‌سازی نیازمند مشارکت نهادهای حاکمیتی و سیاست‌گذار است.

پس از چالش‌های اخیر، به نظر می‌رسد که زمان آن فرا رسیده تا بدنه‌ حاکمیت به این درک برسد که فرهنگ‌سازی بیمه نه‌تنها یک فعالیت اقتصادی، بلکه یک اقدام ملی و راهبردی است. 

در سال‌های گذشته، نتوانستیم از ظرفیت‌های حاکمیتی برای توسعه‌ فرهنگ بیمه استفاده کنیم و این خلأ، به شکل مستقیم بر پذیرش عمومی، توسعه رشته‌های بیمه‌ای و رشد بازار اثرگذار بوده است.

امروز ما در جایگاه صنعت بیمه، نه در کتاب‌های درسی مدارس جایی داریم، نه در برنامه‌های تلویزیونی به‌صورت مستمر و مؤثر دیده می‌شویم. 

درست است که گه‌گاه حرکاتی محدود و مقطعی در رسانه‌ها شکل می‌گیرد، اما این فعالیت‌ها به‌اندازه‌ای فراگیر نیستند که بتوانند اثر فرهنگی ماندگار ایجاد کنند. 

فرهنگ‌سازی زمانی معنا پیدا می‌کند که آحاد جامعه، از کودکان تا بزرگسالان، با مفاهیم بیمه آشنا شوند و به‌صورت خودآگاه در مسیر بهره‌گیری از آن قرار گیرند. 

این فرآیند، نوعی زنجیره است. 

اگر این زنجیره به‌درستی و به‌طور کامل ایجاد شود، نتیجه‌ آن تنها افزایش فروش بیمه‌نامه نخواهد بود، بلکه به نقطه‌ای خواهیم رسید که بتوانیم سیاست‌گذاری‌های فنی را نیز اصلاح و بازتعریف کنیم. 

در واقع، فرهنگ‌سازی عمومی پایه‌ای است که بر آن می‌توان زیرساخت‌های فنی، دیجیتال و حتی مدل‌های نوین کسب‌وکار بیمه‌ای را بنا کرد. بدون حضور مؤثر در نظام آموزشی، رسانه‌ها و فضای عمومی جامعه، صنعت بیمه نمی‌تواند به جایگاه واقعی خود در اقتصاد ملی دست یابد. 

چابک آنلاین: نقش تحلیل داده و استفاده از اطلاعات در تصمیم‌سازی‌های فنی شرکت‌های بیمه چقدر جدی است؟ 

حسین استاد رحیمی: اگر بخواهم صادقانه پاسخ بدهم، در سال‌های اخیر میزان وفاداری به محاسبات فنی و داده‌محور در تعیین نرخ حق‌بیمه‌ها بسیار محدود بوده است. 

درحالت ایده‌آل، داده‌ها و اطلاعات باید مبنای محاسبات دقیق اکچوئری قرار گیرند و نتیجه این محاسبات باید به نرخ نهایی منجر شود؛ نرخی که نقطه  شروع تعیین حق‌بیمه است.

اما در عمل، شرایط رقابتی بازار، این اجازه را به مدیران فنی نمی‌دهد که به داده‌ها و محاسبات خود وفادار بمانند. 

در بسیاری از موارد، پس از محاسبه‌ نرخ فنی، مدیران ناچارند برای حفظ یا جذب پورتفو، نرخ‌های پیشنهادی را به‌طور معناداری تعدیل کنند.

این پدیده نشان‌دهنده‌ یک روند جدید در صنعت بیمه است، روندی که الزاماً منفی نیست، اما نیازمند شناسایی و تحلیل عمیق‌تر است. 

طی سال‌های اخیر، شرکت‌های بیمه به‌صورت تدریجی به سمت دو مفهوم کلیدی حرکت کرده‌اند:

نخست مدیریت هزینه تمام‌شده‌ ارائه خدمات بیمه‌ای و دوم ایجاد و مدیریت جریان نقدینگی پایدار.

به بیان ساده، شرکت‌های بیمه به‌جای تکیه صرف بر نرخ فنی، به دنبال آن هستند که با کنترل هزینه‌ها و مدیریت نقدینگی، در فضای رقابتی بازار باقی بمانند، حتی اگر این به معنای عبور از مرزهای نرخ فنی باشد. 

این موضوع، اگرچه از منظر علمی چالش‌برانگیز است، اما از منظر اقتصادی و بقاء در بازار، تا حدودی قابل توجیه است.

در نتیجه، اتکای صنعت بیمه به داده و تحلیل‌های فنی کاهش یافته است. 

یکی از شواهد روشن این روند، افزایش چشمگیر نقش و تأثیرگذاری معاونت‌های سرمایه‌گذاری و اقتصادی در شرکت‌های بیمه طی سال‌های اخیر است؛ نقشی که نسبت به قبل بسیار پررنگ‌تر شده است.

این تحول، محصول تغییر تدریجی رویکرد شرکت‌های بیمه به سوی مفاهیم نوین اقتصادی است؛ مفاهیمی که از دل اقتضائات بازار و فشارهای محیطی شکل گرفته‌اند. 

امروز دیگر بیمه‌گری صرف، در قالب سنتی خود،لزومـاً نمی‌تواند سودآوری مطلوب را برای شرکت‌های بیمه تضمین کند.

به همین دلیل، بخش سرمایه‌گذاری در ساختار مدیریتی شرکت‌های بیمه، به یک محورحیاتی و کلیدی بدل شده است. 

افزایش تمرکز برمدیریت نقدینگی، سرمایه‌گذاری هدفمند و بهره‌برداری از فرصت‌های مالی در بازارهای موازی، همگی نشان می‌دهند که مدل کسب‌وکار صنعت بیمه در حال پوست‌اندازی است.

البته این اتفاق، در ذات خود الزاماً منفی نیست؛ اما نباید به بهای حذف تدریجی تحلیل فنی و اکچوئری تمام شود. چرا که در نهایت، ستون فقرات صنعت بیمه همچنان "محاسبه ریسک و قیمت‌گذاری علمی" است.

photo_2025-07-26_12-43-15

چابک آنلاین: صنعت بیمه ایران چقدر توانسته به سمت بیمه‌نامه‌های تخصصی و مدرن حرکت کند؟ 

چرا بیمه‌های نوینی مثل سایبری، اقلیمی یا بر پایه رفتار، هنوز سهم اندکی دارند؟ 

حسین استادرحیمی: واقعیت آن است که در حوزه توسعه بیمه‌نامه‌های نوین، به‌ویژه بیمه‌های مدرن مانند بیمه سایبری، اتفاق خاصی در صنعت بیمه ایران رخ نداده است.

به‌عبارت دیگر، صنعت بیمه به‌طور جدی به سمت طراحی، عرضه و ترویج این نوع بیمه‌نامه‌ها حرکت نکرده و این وضعیت، حاصل یک زنجیره‌ی به‌هم‌پیوسته از عوامل است. 

بخشی از این موضوع، مستقیماً به ساختار خود شرکت‌های بیمه ای بازمی‌گردد که اراده یا آمادگی لازم برای ورود به این حوزه‌ها را نداشته‌اند. 

اگر بخواهیم دقیق‌تر بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که در این مسیر چند مانع جدی وجود دارد: نخست فقدان زیرساخت‌های تحلیلی برای ارزیابی ریسک‌های نوین.

در حال حاضر، ابزارها و داده‌های کافی برای تحلیل دقیق ریسک‌هایی مانند حملات سایبری، اختلالات فناورانه یا تهدیدات دیجیتال، در اختیار شرکت‌های بیمه نیست. 

درعین حال نبود تقاضای مؤثر و شکل‌نگرفتن ذائقه بیمه‌گذاران در شرایط فعلی موثر است،  طی سال‌های اخیر، فرهنگ بیمه‌ای عموم مردم بیشتر بر بیمه‌نامه‌های سنتی مانند شخص ثالث، درمان و عمر متمرکز بوده و هنوز آگاهی عمومی نسبت به ضرورت بیمه‌نامه‌های مدرن و پوشش‌های سایبری شکل نگرفته است. 

حتی بیمه‌گذاران کلان نیز در سال‌های اخیر ترجیح داده‌اند با حداقل هزینه، صرفاً یک مشاوره بیمه‌ای دریافت کرده و بیمه‌نامه‌ای تهیه کنند که بتواند حداقل بخشی از ریسک‌های موجود کسب‌وکارشان را پوشش دهد، بی‌آنکه لزوماً به سراغ شناخت و خرید بیمه‌نامه‌های مرتبط با ریسک‌های نوظهور بروند.

از نگاه بسیاری، بیمه‌نامه‌های نوین مانند بیمه‌های سایبری، بیشتر بار مالی و هزینه‌زا تلقی می‌شوند تا پوشش‌هایی مؤثر برای ایجاد امنیت خاطر و مدیریت بحران. 

درنتیجه، در ذهنیت این گروه از مشتریان، چنین محصولات بیمه‌ای هنوز نتوانسته‌اند جایگاه واقعی خود را به‌عنوان ابزار مدیریت ریسک پیدا کنند. 

از سوی دیگر، در این سال‌ها در زمینه فرهنگ‌سازی نیز کار جدی برای ایجاد این تقاضا در آحاد مردم انجام نشده است.

نکته بسیار مهم دیگر این است که شرکت‌های بیمه ای  برای مواجهه با ریسک‌های نوظهور و بازارهای جدید باید تاب‌آوری مالی هم داشته باشند.

این موضوع به‌شدت می‌تواند با بخشی از سیاست‌ها و روند فعلی صنعت بیمه در تضاد باشد.

بحث تاب‌آوری مالی شرکت‌های بیمه ای بسیار جدی است؛ یعنی اگر بخواهند وارد این حوزه‌ها شوند، باید بتوانند تاب‌آوری مالی لازم را داشته باشند و مدیریت ریسک‌های مالی ناشی از این ورود را هم انجام دهند.

بنابراین این بیمه‌نامه‌ها باید در قالب مشارکت با شرکت‌های بیمه‌ی اتکایی اتفاق بیفتد تا قدم‌های اول با اطمینان و استواری برداشته شود. 

اما درنهایت وضعیت فعلی، به دلایل متعدد و پیچیده‌ای که بخشی درون صنعت بیمه است و بخشی بیرون از آن شکل گرفته، چنین شرایطی را برای حرکت در این مسیر فراهم نکرده است.

 

copied
نظر بگذارید