اختصاصی چابک آنلاین؛
وامهای بانکی در ایران حرکت در رودخانه پر پیچ و خم
وامهای بانکی در ایران در نگاه اول، همچون یک تیغ دو لبه بودهاند، از یک سو، نقش ناجی را برای تسهیلات گیرنده بازی کرده و از سوی دیگر، پر از موانع اداری و مالی.

چابک آنلاین، بهاره تاجرباشی، درسال ۱۴۰۴، شبکه بانکی بیش از ۳۲۳۳ هزار میلیارد تومان (همت) تسهیلات در پنج ماه اول پرداخت کرده که نسبت به سال قبل ۳۷ درصد رشد داشته ، رقمی که نشاندهنده تلاش سیستم بانکی برای پاسخ به تقاضای رو به افزایش است.
اما این رشد، همه داستان نیست، سهم خانوارها از این تسهیلات تنها حدود ۲۵ درصد است، یعنی بیشتر پولها به سمت کسبوکارهای بزرگ و بخشهای صنعتی رفته. چرا؟
به نظر می رسدکه چون بانکها هنوز به روشهای سنتی پایبندند: نیاز به دو یا سه ضامن معتبر، وثیقههای سنگین مثل سند ملک و فرآیندهای طولانی که گاهی ماهها طول میکشد.
این چالشها ریشه در نگرانی بانکها از نکول (عدم بازپرداخت) دارد، با تورم پیشبینیشده حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد در سال جاری (بر اساس سناریوهای مختلف کارشناسان)، ارزش پول کاهش مییابد و بازپرداخت برای وامگیرندگان سختتر هم میشود.
مثلاً یک وام ۱۰۰ میلیون تومانی با نرخ بهره رسمی ۱۸-۲۳ درصد، با احتساب هزینههای پنهان مثل کارمزد و بیمه، ممکن است هزینه واقعیاش به ۳۰ درصد برسد.
هرچند که تورم باعث میشود ارزش واقعی بازپرداخت کمترشود، اما برای خانوادههای درسطح درامدی متوسط جامعه، قسطهای ماهانه با حقوق ثابت، مثل یک بار سنگین روی شانههاست.
علاوه بر این، نابرابری دسترسی به تسهیلات همچنان برجسته است: جوانان بدون سابقه اعتباری، زنان خانهدار یا ساکنان مناطق روستایی اغلب رد میشوند.
نتیجه.
بسیاری از مردم به سمت وامهای غیررسمی یا حتی قرض از دوستان میروند، که ریسکهای خودش را دارد.
ورود نئوبانکها و لندتکها: انقلاب دیجیتال یا نیمهراهحل؟
حالا بیایید به بخش جذابتر ماجرا برسیم: نئوبانکها (همانند بلوبانک یا بانکینو) و لندتکها (پلتفرمهای وامدهی دیجیتال مثل دیجیپی یا اسنپ پی) که همانند نسیم تازهای در سیستم بانکی دمیدهاند.
درسال ۱۴۰۴، با رشد فناوریهای مالی، این پلتفرمها چالش ضامن را تا حد زیادی حل کردهاند و به جای صف بانک، با چند کلیک در اپلیکیشن، اعتبارسنجی بر اساس دادههای دیجیتال مثل تراکنشهای بانکی، قبضها یا حتی رفتار آنلاین انجام میشود.
لندتکها وامهای خرد تا ۵۰-۱۰۰ میلیون تومان را بدون نیاز به ضامن فیزیکی میدهند و فرآیندش گاهی فقط چند ساعت طول میکشد.
اما این تحول بدون دردسر نیست، لندتکها در سال جاری با چالشهایی مثل افزایش نرخ نکول تا ۵۰ درصد (به دلیل چالش های اقتصادی اخیر) روبهرو شدهاند که منجر به کاهش سرعت تسهیلات دهی برخی از آنها شده و از طرفی هم نرخ بهرهشان اغلب بالاتر از بانکهای سنتی است، چون ریسک بیشتری میپذیرند.
علاوه بر این، حجم وامهایشان هنوز کوچک است و بیشتر برای نیازهای روزمره مثل خرید لوازم خانگی مفید هستند نه وامهای بزرگ برای مسکن یا خودرو که مردم با این تورم بالا به آن نیاز دارند.
پیشبینی میشود در سال ۱۴۰۵، اگر مقررات شفافتری وضع شود، لندتکها رشد بیشتری کنند و حتی با بانکهای سنتی همکاری کنند، اما فعلاً عدم نظارت کافی و نبود چارچوب قانونی، مثل یک ترمز عمل میکند.
برای افراد، لندتک ها گزینهای سریع برای وام های کوچک هستند، اما برای نیازهای بزرگتر، هنوز باید به بانک سنتی پناه ببرند.
تورم، شمشیری دولب
تورم، مثل یک شخصیت اصلی داستان، همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد، پیشبینیهای نرخ تورم برای سال ۱۴۰۴ متفاوت است: صندوق بینالمللی پول نرخ ۳۳.۵ درصدی را تخمین زده، در حالی که بانک جهانی به ۴۲ درصد اشاره کرده و برخی کارشناسان داخلی حتی از موج تورمی شدیدتر حرف میزنند.
این تورم باعث میشود وامگیرندگان در بلندمدت سود کنند، چون ارزش واقعی قسطها با گذشت زمان کمتر میشود اما در کوتاهمدت، بازپرداخت سختتر است، زیرا حقوقها با تورم همگام نیستند.
برای بانکها، تورم یعنی کمبود منابع و سختگیری بیشتر در وامدهی.
تسهیلات تکلیفی دولتی (مثل وام ازدواج یا مسکن یا فرزندآوری) بانکها را مجبور به پرداخت میکند، اما بدون پشتوانه، منجر به ناترازی میشود.
نتیجه؟
سهم تولید از وامها در بهار ۱۴۰۴ فقط ۲.۶ درصد کاهش یافته،درحالیکه رشد کلی وامدهی ۴۲ درصد بوده.
این نشان میدهد که پولها بیشتر به سمت مصرف میرود، نه سرمایهگذاری مولد.
بانک مرکزی در سال ۱۴۰۴ تلاش کرده با تسهیلات تکلیفی و نظارت بر نرخها، تعادل ایجاد کند، اما هنوز قوانین برای fintechها (فناوریهای مالی) ناکامل است.
مقایسه با کشورهای همسایه مثل ترکیه نشان میدهد که آنها با ادغام fintech و بانکها، وامدهی را کارآمدتر کردهاند.
در ایران، اگر همکاری بین بانکهای سنتی و لندتکها افزایش یابد مثلاً با استفاده از هوش مصنوعی برای اعتبارسنجی میتوانیم شاهد وامهای بزرگتر بدون ضامن باشیم.
درنهایت، داستان وامهای بانکی در ایران مثل یک رودخانه پرپیچوخم است: چالشها زیادند، اما نوآوریها هم امیدبخش.
برای افرادی از طبقه متوسط درآمدی، آینده میتواند روشنتر باشد اگر تورم کنترل شود و دیجیتالسازی شتاب گیرد. اگر سیاستگذاران بر کاهش الزامات سنتی تمرکز کنند و مردم از ابزارهای دیجیتال برای مدیریت مالی استفاده کنند
وام های بانکی باید نه بهعنوان یک چالشِ اداری، بلکه بهعنوان ابزاری زنده برای تسهیلات گریندگان دیده شود.
وقتی بانکها فرآیندها را ساده کنند و لندتکها سقفهای منطقیتر ارائه دهند و شفافیت حرف اول را بزند، چیزی فراتر از انتقال پول رخ میدهد، چیزی به نام امید برای شکل گیری کسب وکار های خرد بیشتر.