اختصاصی چابک آنلاین؛
چرا مردم ماشینهایشان را کمتر بیمه بدنه میکنند؟
در نگاه اول، آمارهای بیمه بدنه در سال ۱۴۰۳ شاید امیدوارکننده بهنظر برسند؛ رشد تعداد بیمهنامهها و افزایش قابلتوجه در حق بیمه تولیدی، نشان از آن دارد که این رشته بیمهای هنوز جایگاه خود را در سبد خدمات بیمهای حفظ کرده است.

چابک آنلاین، بهاره تاجرباشی، اما وقتی لایههای زیرین این آمار را کمی کنار میزنیم، با واقعیت دیگری مواجه میشویم.
واقعیتی که حاکی از عدم رضایت از این محصول بیمه ای و نحوه پرداخت خسارت آن بوده که در کنار تورم فزاینده، منجر به بروز تردیدهایی از سوی مشتریان نسبت به ارزش واقعی این بیمهنامه است.
در سال گذشته، شاخصهای کمی بیمه بدنه افزایش داشت، اما نسبت خسارت این رشته به ۷۴.۶۶درصد رسید؛ عددی بسیار بالاتر از میانگینهای مطلوب صنعت بیمه.
این نسبت بالا میتواند نشانهای از چند مسأله مهم باشد، شدت و فراوانی خسارات،نبود مدیریت مؤثر در ارزیابی و کنترل خسارتها و رقابتهای ناسالم و نرخشکنی در فروش بیمهنامه.
به نظر می رسد که حاشیه سود شرکت های بیمه ای در حال آب رفتن بوده و همزمان اعتماد و انگیزه مشتریان نسبت به این بیمه نامه نیز کاهش مییابد.
واقعیت این است که نوسانات نرخ ارز، افزایش نرخ دیه و هزینه قطعات خودرو در ایران، بیمهنامه بدنه را تبدیل به کالایی "لوکس" کرده است.
از سوی دیگر، با نرخ تورم فعلی، بیمهنامهای که امروز خریداری میشود، شاید تا زمان وقوع حادثه از نظر پوشش ریالی، قدرت واقعی خود را از دست داده باشد.
روانشناسی مشتریان نشان می دهد که «به ما خسارت نمیدن» یکی از مهمترین دلایل کاهش تمایل به خرید بیمه بدنه بوده که منجر به بیاعتمادی عمیق نسبت به فرآیند پرداخت خسارت شده است.
بسیاری از مشتریان، تجربه یا شنیدههایی دارند از، معطلی طولانی برای ارزیاب، کسر انواع فرانشیزها ، جبران بخشی از خسارت و نه کل آن و نارضایتی از پاسخگویی یا رویههای داخلی شرکتها.
حتی وقتی یک شرکت بیمه ای هم عملکردی منصفانه دارد، برداشت عمومی از آن چندان رضایتمندانه نیست.
در نتیجه، رفتار مشتریان در حین خرید، بیشتر از جنس «دفاعی» و «واکنشی» شده است.
جالب است بدانیم در سالهای اخیر، فروش بیمهنامههایی مانند بیمه موبایل، لپتاپ و اموال دیجیتال رشد بیسابقهای داشتهاند.
مردم بیشتر حاضرند برای بیمه گوشیشان هزینه کنند تا خودرویشان.
این جابهجایی در اولویت، نشانهای از تغییر سبک زندگی و مصرف در جامعه است.
در فروش بیمه نامه بدنه، برعکس، هنوز با زبان قدیمی، شرایط پیچیده و پوششهایی صحبت می شود که با دنیای امروز فاصله دارد.
اگر شرکتهای بیمه ای به این واقعیتها توجه نکنند، بیمه نامه بدنه در آینده به محصولی کاملاً غیرضروری در سبد مردم تبدیل خواهد شد.
اما اگر صنعت بیمه بتواند، فرآیند خسارت را شفاف و دیجیتالی کند، مدل قیمتگذاری را ساده و عادلانه سازد و بیمهنامههایی طراحی کند که با شرایط امروز مردم تطابق دارد شاید بتواند دوباره دل از مشتری برباید.
کاهش فروش بیمه نامه بدنه نه فقط یک نشانه اقتصادی، بلکه هشداری برای مدل ارتباط صنعت بیمه با مشتریان است.
وقتی محصولی مثل بیمه نامه بدنه که سابقاً پرفروش و پرطرفدار بوده، حالا در معرض کم توجهی است، یعنی جایی در ارتباط یا اعتمادسازی کوتاهی کردهایم.
شاید وقت آن رسیده که به واقعیت صدای مشتری بیشتر توجه کنیم.