پنجره جمعیتی در حال بسته شدن؛ آینده ایران در سایه سالخوردگی
ایران در آستانه یکی از مهمترین تحولات جمعیتی تاریخ خود قرار دارد؛ تحولی که اگر امروز به آن توجه نشود، فردا با هزینههای سنگین اجتماعی، اقتصادی و سلامت خود را نشان خواهد داد. نرخ باروری کل کشور به حدود ۱.۶ رسیده است؛ سطحی پایینتر از نرخ جایگزینی جمعیت (۲.۱). به بیان ساده، نسل بعدی ایرانیان کمتر از نسل امروز خواهد بود.
به گزارش چابک آنلاین، در همین حال، سهم سالمندان بهسرعت رو به افزایش است. بر اساس دادههای موجود، در سال ۱۴۰۴ بیش از ۱۱ درصد جمعیت کشور را افراد بالای ۶۵ سال تشکیل میدهند. این رقم در سال ۱۴۳۰ به حدود یکچهارم و در سال ۱۴۲۹–۱۴۳۰ نزدیک به یکسوم جمعیت خواهد رسید.
به عبارتی، از هر چهار ایرانی، یک نفر سالمند خواهد بود. این تغییر نه تنها ساختار خانواده و سبک زندگی را دگرگون میکند، بلکه نظام اقتصادی، بازار کار و صندوقهای بازنشستگی را با چالشهای جدی مواجه خواهد ساخت.
*****این روند بخشی از «گذار جمعیتی» است که در جهان نیز مشاهده میشود. در سال ۲۰۱۹ حدود ۷۰۳ میلیون نفر بالای ۶۵ سال در دنیا زندگی میکردند؛ پیشبینی میشود این عدد تا سال ۲۰۵۰ به ۱.۵ میلیارد نفر برسد. اما تفاوت ایران در «سرعت» این تغییر است؛ کشوری که طی کمتر از چهار دهه از جمعیتی جوان به جامعهای سالخورده حرکت خواهد کرد.
چالش دیگر، کیفیت سالمندی است. بسیاری از ایرانیان از میانسالی دچار بیماریهای مزمن مانند فشارخون، دیابت و مشکلات قلبی میشوند. آمارها نشان میدهد بیماریهای قلبی در ایران حدود یک دهه زودتر از میانگین جهانی آغاز میشود. به این ترتیب، سالمندی در کشور بیش از آنکه «توانمند و مولد» باشد، «نیازمند و پرهزینه» خواهد بود.
پیامدهای اقتصادی این روند روشن است: افزایش نسبت وابستگی سالمندی، فشار بر صندوقهای بازنشستگی و هزینههای رو به رشد درمانی. بدون سیاستهای هوشمند در حوزه سلامت، حمایت خانواده، و اصلاح نظامهای اقتصادی، کشور با بحران مضاعفی روبهرو خواهد شد.
فرصت برای مداخله بسیار محدود است. تجربه جهانی نشان داده کشورهایی که بهموقع بر روی سلامت میانسالی، تشویق باروری، و مشارکت سالمندان در بازار کار سرمایهگذاری کردهاند، توانستهاند اثرات منفی سالخوردگی را کاهش دهند. ایران نیز اگر میخواهد آیندهای پایدار داشته باشد، باید همین امروز برنامهریزی کند؛ چراکه پنجرهٔ جمعیتی رو به بسته شدن است.