شناسه خبر : 9599

بیمه راه حلی برای پیشگیری از زلزله؟!

نویسنده: مهدی رشیدپور
بیمه راه حلی برای پیشگیری از زلزله؟!

کشور ایران، سالهای متمادی است که از پدیده‌های طبیعی، همچون زلزله و سیل متحمل خسارت‌های بی‌شماری شده و یکی از این پدیده‌های طبیعی که مورد توجه خاص هم قرار می‌گیرد، پدیده زمین لرزه است.

متأسفانه نگرش حاکم بر زلزله، قبول خسارت زا بودن آن است.

بدین معنی که هم مردم و هم دولت پذیرفته اند که زلزله جان می ستاند، خسارت میزند و نابود می کند چنین نگرش ویران کننده ای در جای جای زندگی ما و نیز برنامه ها و طرح های ارائه شده از سوی دولت و سازمانهای ذیربط  مشهود است.

در حال حاضر، برنامه های جاری و دیدگاه های مدیران، بدون کوچکترین توجهی به نظرات کارشناسان و متخصصان این عرصه، فقط به بعد از زلزله و جبران خسارت ایجاد شده توجه دارد.

به نظر می رسد بیمه کردن زلزله یکی از مواردی است که بدون کوچکترین مطالعه علمی نسبت به آن، در حال حاضر در کشور اعمال می شود بدون اینکه به پیآمدهای شرایط حاکم بر آن توجه شود

متأسفانه در مورد بیمه زلزله نیز دیدگاه فقط دیدگاه جبران خسارت است، بدون توجه به اینکه بیمه زلزله چقدر می تواند در جهت اصلاح  شرایط ساخت و ساز و تشویق  به سازی لرزه ای مفید واقع شود.

یکی از مهمترین ابزارهای کشورهای توسعه یافته برای جبران و کاهش خسارتهای ناشی از زلزله، بیمه زلزله است در چنین کشورهایی بیمه زلزله، علاوه بر جبران خسارت های ناشی از زمین لرزه، به منظور تشویق در جهت ساخت و ساز صحیح و ایمن استفاده می شود.

با وجود این، درکشورایران با شرایط کنونی حاکم بر بیمه زلزله، این بیمه نه تنها نخواهد توانست جبران کننده خسارتهای مالی باشد، بلکه تهدیدی جدی بر ساخت و سازهای صحیح خواهد بود.

بیمه زلزله در کشورهای زلزله خیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است و این کشورها توانسته اند با مطالعات گسترده ریسک و خطر توسط متخصصان و مهندسان زلزله و سازه، قیمت های واقع گرایانه و حقیقی برای نرخ های حق بیمه زلزله تعیین کرده و آن را در مسیر صحیح هدایت کنند.

برای مثال در کشوری غیر از ایران، حق بیمه برای یک سازه حدود 10 درصد هزینه ایمن سازی آن برآورد می شود.

مالک هر ساختمان بر اساس اینکه ساختمان وی چقدر در مقابل زلزله آسیب پذیر است، مجبور به پرداخت حق بیمه است و صاحبان سازه های آسیب پذیر بایدمبلغ بیشتری پرداخت کنند.

این به معنی استفاده صحیح از دستاوردهای علم مهندسی زلزله چه در مرحله برآورد خطر زلزله و چه در مرحله آسیب پذیری است.

چندین روش مختلف برای برآورد آسیب پذیری سازه ها وجود دارد ولی فرآیند کلی آن عبارتست از تحلیل اینکه سازه در چه ساختگاهی ساخته شده و بطور کلی شتاب طراحی ساختگاه چقدر است و در نهایت بررسی آسیب پذیری لرزه ای که شامل پارامترهای مختلفی از جمله نوع سازه، کیفیت ساخت، کیفیت اسناد نظارتی،عمر سازه و سایر پارامترهای دخیل در عملکرد سازه در مقابل زلزله است.

درچنین شرایطی، اینکه کجا ساخته ایم و چگونه ساخته ایم مهم است و این یعنی تشویق مالکان به انتخاب دقیق تر ساختگاه های ایمن (با رعایت فاصله مناسب از گسل و دوری از مکان های مستعد زمین لرزه) و نیز دقت در انتخاب سازه های مقاوم در برابر زلزله.

چنین قوانینی از طرف دیگر، باعث خواهد شد تا عموم مردم همواره با سوالات مهمی از جمله "آیا سازه من در مقابل زلزله ایمن است؟" روبرو شوند و این امر باعث خواهد شد تا اهمیت زلزله و خسارتهای ناشی از آن به صورت غیرمستقیم ( جدای از آموزش های مستقیم ) در بطن جامعه وارد شده وتأثیر آن بیش از آموزشهای مستقیم بوده و در نهایت منجر به فرهنگ سازی در جهت مطالبه عمومی برای ساخت و انتخاب سازه های ایمن خواهد شد.

در کشور ایران بیمه ای تحت عنوان بیمه زلزله نداریم  و زلزله به صورت زیر مجموعه ای از بیمه آتش سوزی پوشش داده می شود.

شاید بهتر باشد قبل از نامگذاری بیمه آتش سوزی، توجه نماییم که کدام یک از این پدیده ها خسارت بیشتری در طول سالیان گذشته واردکرده و در آن صورت شاید بیمه آتش سوزی تحت مجموعه بیمه زلزله قرار می گرفت.

درصنعت بیمه،آنچنان ابتدایی با بیمه زلزله برخورد می شود که گویی زلزله امری بسیار دوراز ذهن است وتاکنون خسارتی به کشور ما وارد نکرده است.

بیمه اجباری زلزله در حالی مطرح می شود که بنیان علمی صنعت بیمه کشور در رابطه با بیمه زلزله بسیار سست بوده و اغلب شاهد اظهار نظرهایی غیرواقعی از سوی مسئولین ذیربط در این زمینه هستیم.

متأسفانه هرگز توجه نشده که رسالت جبران کننده بودن بیمه زلزله در اولویت دوم نسبت به تشویقی بودن آن قرار دارد.

 بعد از زلزله سرپل ذهاب به جای اعزام گروه مهندسی جمعیت کاهش خطرات زلزله ایران، به این منطقه زلزله زده، شاهد بودیم که بلافاصله شرکتهای بیمه ای بازاریابهای خود را به مناطق کمتر آسیب دیده فرستاده بودند تا از ترس و هراس ایجاد شده بین مردم استفاده کرده و بتوانند مشتریان بیشتری را جذب کنند.

برای مثال، یکی از مغازه داران، محل کسب خود را که یک سازه خشت و گلی بود، با قیمت بسیار اندکی به مدت یک سال بیمه کرده بود.

سازه های خشت و گلی در تمام زلزله های گذشته امتحان خود را پس داده و شاهد خسارتهای بی شمار جانی و مالی از سوی چنین سازه هایی بوده ایم.

با این حال متولیان صنعت بیمه کشور بدون کوچکترین توجهی به هشدارهای صادر شده از سوی متخصصان امر زلزله، اقدام به بیمه کردن سازه ای می کنند که محکوم به تخریب و در این شرایط فرد بیمه کننده خوشحال از اینکه ملک خود را بیمه کرده است، از نوسازی این سازه استقابلی نمیکند.

درکشور ایران شاهد روالی مناسب و علمی در محاسبه حق بیمه ساختمان ها نیستیم و در واقع در کشور ایران برخلاف سایر کشورهای زلزله خیز جهان عمل می شود.

کیفیت سازه، یکی از مهمترین فاکتورها در تعیین نرخ بیمه زلزله است، در حالی که در صنعت بیمه کشور، کیفیت ساختمان هیچ گونه تاثیری در نرخ حق بیمه پرداختی ندارد بدین ترتیب که در ایران فرقی نمی کند که منزلتان خشت و گلی باشد یا بتن مسلح، روی شیب مستعد رانش زمین باشد یا نه، به هر حال حق بیمه ای که پرداخت می کنید یکی خواهد بود و این یکی از مهمترین آسیب هایی است که شرایط کنونی بیمه زلزله بر کشور وارد می کند یعنی سازه خوب با سازه بد هیچ تفاوتی ندارد.!

در صنعت بیمه کشور برخلاف آنچه که باید باشد، مطالعات تخصصی بسیار اندکی در این زمینه انجام پذیرفته و به دلیل پیشنهاد بیمه زلزله از سوی شرکتهای بیمه ای بدون مطالعه صحیح باعث شده ه تا بیمه هیچ گونه حالت تشویقی در جهت ایمن سازی و به سازی ساختمانها نداشته باشد از سوی دیگر این مطلب که آیا با چنین نرخ های بیمه و بدون مطالعات ریسک و خطر در زمینه زلزله شرکتهای بیمه ای خواهند توانست خسارت ایجاد شده را جبران کنند.

آنچه که از نظر متخصصان زلزله کشور در شرایط کنونی الزامی به نظر می رسد، انجام هر چه سریعتر مطالعات تخصصی مهندسی و مدیریتی بنیادی و گسترده در زمینه بیمه زلزله در کشور است تا در شرایط کنونی فرآیند بیمه ای اصلاح شود.

مطمئناً نیاز اجرایی، طرح هایی همچون بیمه اجباری زلزله، شناخت کامل موضوع و شرایط حاکم بر ایران و از سوی دیگر واقعی کردن نرخ بیمه ها و نیز استفاده از متخصصان کشور در جهت برآورد سریع میزان آسیب پذیری سازه ها است.

به وصرت اصولی تمام تفکر شرکتهای بیمه ای، بر اساس نظام مالی و حداکثر سود است و نیازی به سرمایه گذاری در جهت مطالعات اساسی در این زمینه نمی بینند بنابراین  آیا وقت آن نرسیده که ساختارهای حیاتی کنترل سازه ها با همکاری و همیاری تمام گروههای درگیر در این امر بتوانند از تمام امکانات موجود استفاده کرده تا ساختاری نظام مند و اصولی به مباحثی همچون بیمه زلزله بدهد؟

 

ارسال نظر